وقتی فرماندت بود و

وقتی فرماندت بود و...🍁🧡
نویسنده :پارک جیون
آنا و جیمین
شات ۵

تو فکر میکنی که میتونی به همه کمک کنی و نجاتشون بدی ولی یه روزی برمیگردی و میبینی اونها خودشون دارن تورو غرق میکنن!"

_پارک جیمین

__________________________________________________________

جیمین : نگرانت بودم ...چون د...دوستت داشتم !

آنا : پس چرا اینقدر سرد و بی احساس بودی ؟

جبمین :چون وجودم سراسر غم بود ...

آنا :چرا همش بهم میگفتی بکن نکن زود از دستم عصبانی میشدی ؟ هاا ؟

جیمین :چون روت حساس بودم ...واسم مهم بودی و دوستت داشتم !

آنا :تو زیادی زود رنج و خسته ای فرمانده !

جیمین :من فقط یکم نیاز به محبت دارم ...

آنا : چرا این چیزا رو هیچوقت بروز ندادی ؟

جیمین :چون خیلی ضربه خوردم !

آنا دستانش رو باز میکنه و میگه :سرنگهه...

جیمین دستای آنا رو میگیره و میبره نزدیک صورتش و بر لبانش بوسه ای می‌کارد ...

Շђє єภ๔(´ิ ❥ ´ิ♡)بوص به لپت دونسنگم ...
فور یوووو 🍓🌹❤️
https://wisgoon.com/anaarmy.2013_btsj
دیدگاه ها (۲)

https://harfeto.timefriend.net/16908875229353شنیدم میخواین پ...

۲ _عاشختم🥺۳ _لاو یووو۴_سرنگهه میسی🥺💜۵_چش۶_منم همینطور۷_خوجمل...

وقتی فرماندت بود و...🍁🧡نویسنده :پارک جیون آنا و جیمینشات ۴تو...

وقتی فرماندت بود و...🍁🧡نویسنده :پارک جیون آنا و جیمینشات ۳تو...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط