نفرتی که تبدیل به عشق شد
نفرتی که تبدیل به عشق شد
P46
ولی گفت به خاطر فشار زیاده
(ویو کوک)
رفتم پایین تا یه چیزی بیارم ا.ت بخوره تا دارویی که دکتر داد رو بهش بدم
توی سینی گذاشتم و بردم بالا داشتم میرفتم که صدا های عجیبی از اتاقی که ا.ت توش بود می اومد
سینی رو گذاشتم روی زمین و سریع به سمت اتاق رفتم
ا.ت نشسته بود با چشمای قرمز پر اشک به من زل زده بود
سریع رفتم پیشش
_هیسس ... آروم باش من اینجام ....آروم باش
فایده ای نداشت فقط گریه هاش بیشتر و بیشتر میشد
_چیشده ؟ا.ت حرف بزن بگو
+ی....هق ...هق ...یکی این......هق اینجا بود....هق
_چی ؟
سریع بلند شدم و از پنجره بیرون رو نگاه کردم
؟؟!!!؟!؟
راست میگفت یکی با شنل مشکی داشت فرار میکرد سریع دویدم و به سمت در رفتم با اینکه نمیرسیدم بهش ولی بازم رفتم
وقتی برگشتم که پشت سرش رو نگاه کنه دیدمش صورتش رو دیدم
؟؟؟!!؟!؟
پارک جیمین ؟؟؟؟
بهترین دوستم؟؟؟؟؟؟
نه این امکان نداره حتما اشتباهی دیدم ولی اونکه یک سال پیش توی تصادف فوت کرد
نه ..... نه این امکان ندارم حتما چون دلتنگشم میبینمش
اره ...اره ...
P46
ولی گفت به خاطر فشار زیاده
(ویو کوک)
رفتم پایین تا یه چیزی بیارم ا.ت بخوره تا دارویی که دکتر داد رو بهش بدم
توی سینی گذاشتم و بردم بالا داشتم میرفتم که صدا های عجیبی از اتاقی که ا.ت توش بود می اومد
سینی رو گذاشتم روی زمین و سریع به سمت اتاق رفتم
ا.ت نشسته بود با چشمای قرمز پر اشک به من زل زده بود
سریع رفتم پیشش
_هیسس ... آروم باش من اینجام ....آروم باش
فایده ای نداشت فقط گریه هاش بیشتر و بیشتر میشد
_چیشده ؟ا.ت حرف بزن بگو
+ی....هق ...هق ...یکی این......هق اینجا بود....هق
_چی ؟
سریع بلند شدم و از پنجره بیرون رو نگاه کردم
؟؟!!!؟!؟
راست میگفت یکی با شنل مشکی داشت فرار میکرد سریع دویدم و به سمت در رفتم با اینکه نمیرسیدم بهش ولی بازم رفتم
وقتی برگشتم که پشت سرش رو نگاه کنه دیدمش صورتش رو دیدم
؟؟؟!!؟!؟
پارک جیمین ؟؟؟؟
بهترین دوستم؟؟؟؟؟؟
نه این امکان نداره حتما اشتباهی دیدم ولی اونکه یک سال پیش توی تصادف فوت کرد
نه ..... نه این امکان ندارم حتما چون دلتنگشم میبینمش
اره ...اره ...
۹.۲k
۲۴ مهر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.