خب اره عصبانی که میشه نمیفهمه چی میگه حرفایی میزنه که قلب

خب اره عصبانی که میشه نمیفهمه چی میگه حرفایی میزنه که قلبمو مچاله میکنه...
روحمو‌داغون
اما....
وقتی وسط عصبانیتش میرم تو اتاق با قهر درو میبندم میشینم رو تخت رومو‌میکنم به طرف عکسایی که زدم بع دیوار بالای تخت نیم ساعت نهایت یک ساعت طول میکشه صدای قریژ در اتاق میاد میگه :شادی علیمیرزایی ؟
با اخم میگم:فامیلم عوامی هستش
میاد میشینه کنارم دستشو میکشه رو استخون برامده بین قفسه سینمو و گردنم میگه :اولا شما مال منی پس میشی علیمیرزایی ثانیا ببخشید من شرمنده تو مداد رنگی بیس چاررنگی..نگام که بکن نامرد..
این لحظه هارو من با هیچی عوض نمیکنم
اره عصبانی شدنش وحشتناکه، اما شیرینیش اینه من فقط من شدم قلق اروم شدنش
من میتونم وسط دعوام کاری کنم بخنده
من اره من شدم قلق تموم کاراش و حرکاتش ،من میتونم در کسری از ثانیه عصبانیش کنم تا جایی که مشتشو میکوبه بع دیوار و صندلی و اپن و دقیقا تو همون ثانیه میتونم دستشو بگیرم بوس کنم بگم :منو بزن حداقل دستات درد نمیگیره
با تموم اون خشم خشنش بغلم میکنه میذارتم رو پاهاش میگه :من اگه دل واموندم دل زدن تورو داشت شادی این وضعم نبود که تو منو بهم بریزی...
اره اون زود از کوره در میره ، زود عصبانی میشه سر من، زود حرص میخوره
اما تو‌ بعدشو ندیدی وقتی با تموم غرورش میاد ناز میخره وقتی لباساتو تنت میکنه میگه پاشو حاضر شو راه بریم اروم شی
باور کنید یا نکنید من دیوونشم ، من دیوونه ی این رفتار های منحصر به فردش شدم
دیدگاه ها (۶)

.کدبانوی خونه منم فقط ها...محمد کیف میکنه منو گرفته بااین سر...

به من نگاه کن من همان گرگ باران خورده ای هستم که در چشمان قه...

اینم از صبحونه برای حاج محمد حاج مصطفی ماشالا ااززززز این خو...

از شمعدونے هاے رنگاوارنگ ڪنار پنجرہ بگیر تا موهاے بلند مشڪیم...

پارت ۱۹چند مین بعد ات: خب من حاضرم... 🤯🤯جیمین: چیه... چیزی ر...

سناریو بی تی اس وقتی...

part24🦋-لباساتو میخوای عوض کنی؟&نه با اینا راحتم -باشه{میاد ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط