پارت

پارت6⃣
با ارامشی خاص خودم صندلی رو بیرون کشیدم ونشستم دوباره نگاش کردم سرگرم گوشیش بود گارسون به میز نزدیک شد تا سفارش بگیره قهوه با کیک سفارش دادم اونم قهوه باشیر
بازم ساکت بود
از اینکه ساکت وصامت بود لجم گرفت یه پنج دقیقه ایی گذشت قهوه هامونو اوردن فنجونو به لبام نزدیک کردم که یه نگاه عادی بهم انداخت وشروع کرون به نوشیدن قهوش بعد از تموم شدن قهوم کیفمو برداشتم که برم به محض ایستادنم گفت کجا ؟!
برا صرف قهوه امدم حالام قهومو خوردم موندن فایده نداره
دیدگاه ها (۱)

پارت7⃣ممنون از دعوتتون پوزخندی زد وگفت : خوب نوشجان اما من...

پارت8⃣البته با این شرایط فکر نکنم شما بازم ضرر کنین بالاخره ...

پارت 5⃣سوار ماشین شدم به سمت کافه رفتم تو این بیستو چهار سال...

پارت4⃣به محض بیرون امدن از اتاقم مادرم جلو راهم ظاهر شد با ج...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط