P31
یونگی یه پوزخند زد اولش میخواست توجه نکنه رد شد اما برگشت گفت
ا/ت:اقای مین چیزی شده اول صبحی
یونگی:نه فقط شنیدم چند نفر دیشب کتک خوردن بعد از اونم تهیونگ گوشیشو جواب نداد باهم هماهنگ کردید دیر تر بیا...
ا/ت:اگه توجه کرده باشید من دارم رسمی صحبت میکنم و اما درباره موضوع دیشب دوست ندارم کسی درباره اون ابرو ریزی چیزی بدونه پس ممنون میشم چیزی نگید
(بدون اینکه منتظر جواب یونگی بمونه رفت داخل و جین و دید که داشت میرفت طرف یونگی رفت به سمت اسانسور دکمه شو زد منتظر وایساد اسانسور اومد سوار شد دکمه طبقه بیست و میزنه و میره بالا اسانسور تو صبقه یازده وایمیسه و بعد جیهوپ و نامجون میان داخل)
جیهوپ:عاا ا/ت سلام
نامجون:صبح بخیر
ا/ت:سلام اقای جانگ صبح شماهم بخیر اقای کیم
نامجون:چیزی شده ا/ت
ا/ت:نه مشکلی پیش نیومده
جیهوپ:میتونی راحت حرف بزنی
ا/ت:ببخشید اما اینجا محیط کاره و دوست ندارم تو محیط کار کسی مزاحمم بشه
(اسانسور وایمیسه پیاده میشه)
نامجون: مطمئنم از یه چیزی ناراحته
جیهوپ:کار تهیونگ از اونم مطمئن باش
نامجون:ولش کن الان اگه بیریم طرفش بیشتر ناراحت میشیم
(ا/ت به سمت دفتر رییس شرکت میره به منشی میگه)
ا/ت:میخواستم رییس و ببینم
منشی:بله یه لحظه به ایشون خبر بدم
(تلفنش را برداشت به رییس گفت بعد تلفنش را پایین گذاشت و گفت)
منشی: بفرمایید
ا/ت:مرسی
(با دو تقه صدای بفرمایید بلند شد دستگیر در و به پایین فشار داد وارد شد با وارد شدنش جونگ کوک و دید با هم چشم تو چشم شدن بعد به جای مشتش نگاه کرد که مونده بود حتی کبودم شده بود یه پوزخند زد که از چشم جونگ کوک دور نبود )
ا/ت:سلام رییس ببخشید مزاحمتون شدم
آقای°°°°:نه این چه حرفیه کاری داشتی دخترم
ا/ت:بله بخاطر اتفاق دیروز معذرت میخوام و دیگه تکرار نمیکنم
آقای°°°°:از بچه ها شنیدم که عصبیت کرده برای همین زدیش درسته
ا/ت:بله
آقای°°°°:مشکلی نیست دیگه تکرار نکن
ا/ت:چشم فقط یه در خواست دیگه داشتم اتاق من کجاست
آقای°°°°:اوو به طور کل یادم رفته بود جونگ کوک حواسمو پرت کرد ببین چی به حال و روزش اوردن
( به جونگ کوک نگاه کردم یه پوز خند زد گفت )
جونگ کوک:مشکلی نیست رییس اگه کاری ندارین من برم دیگه
آقای°°°°:وایسا اتاق کنار سالن رقص و به ا/ت نشون بده
جونگ کوک:چشم
ا/ت:با اجازه
(از اتاق اومدین بیرون تو راه رو بودین که جونگ کوک شروع به حرف زدن کرد)
جونگ کوک:دیشب چه بعد از اینکه ما رفتیم چی شد ها(با پوزخند)
ا/ت:ببخشید متوجه منظورتون نمیشم اقای جئون
جونگ کوک:اقای جئون از کجا در اومد تو تا دیشب داشتی بهم فوش میدادی الان چطوری انقدر معدب شدی
ا/ت: رفتار من به خودم مربوطه فکر نکنم که انقدر صمیمی باشیم که من بخوام درباره اخلاقم بهتون گزارش بدم
جونگ کوک:چت شده....
ا/ت:اقای مین چیزی شده اول صبحی
یونگی:نه فقط شنیدم چند نفر دیشب کتک خوردن بعد از اونم تهیونگ گوشیشو جواب نداد باهم هماهنگ کردید دیر تر بیا...
ا/ت:اگه توجه کرده باشید من دارم رسمی صحبت میکنم و اما درباره موضوع دیشب دوست ندارم کسی درباره اون ابرو ریزی چیزی بدونه پس ممنون میشم چیزی نگید
(بدون اینکه منتظر جواب یونگی بمونه رفت داخل و جین و دید که داشت میرفت طرف یونگی رفت به سمت اسانسور دکمه شو زد منتظر وایساد اسانسور اومد سوار شد دکمه طبقه بیست و میزنه و میره بالا اسانسور تو صبقه یازده وایمیسه و بعد جیهوپ و نامجون میان داخل)
جیهوپ:عاا ا/ت سلام
نامجون:صبح بخیر
ا/ت:سلام اقای جانگ صبح شماهم بخیر اقای کیم
نامجون:چیزی شده ا/ت
ا/ت:نه مشکلی پیش نیومده
جیهوپ:میتونی راحت حرف بزنی
ا/ت:ببخشید اما اینجا محیط کاره و دوست ندارم تو محیط کار کسی مزاحمم بشه
(اسانسور وایمیسه پیاده میشه)
نامجون: مطمئنم از یه چیزی ناراحته
جیهوپ:کار تهیونگ از اونم مطمئن باش
نامجون:ولش کن الان اگه بیریم طرفش بیشتر ناراحت میشیم
(ا/ت به سمت دفتر رییس شرکت میره به منشی میگه)
ا/ت:میخواستم رییس و ببینم
منشی:بله یه لحظه به ایشون خبر بدم
(تلفنش را برداشت به رییس گفت بعد تلفنش را پایین گذاشت و گفت)
منشی: بفرمایید
ا/ت:مرسی
(با دو تقه صدای بفرمایید بلند شد دستگیر در و به پایین فشار داد وارد شد با وارد شدنش جونگ کوک و دید با هم چشم تو چشم شدن بعد به جای مشتش نگاه کرد که مونده بود حتی کبودم شده بود یه پوزخند زد که از چشم جونگ کوک دور نبود )
ا/ت:سلام رییس ببخشید مزاحمتون شدم
آقای°°°°:نه این چه حرفیه کاری داشتی دخترم
ا/ت:بله بخاطر اتفاق دیروز معذرت میخوام و دیگه تکرار نمیکنم
آقای°°°°:از بچه ها شنیدم که عصبیت کرده برای همین زدیش درسته
ا/ت:بله
آقای°°°°:مشکلی نیست دیگه تکرار نکن
ا/ت:چشم فقط یه در خواست دیگه داشتم اتاق من کجاست
آقای°°°°:اوو به طور کل یادم رفته بود جونگ کوک حواسمو پرت کرد ببین چی به حال و روزش اوردن
( به جونگ کوک نگاه کردم یه پوز خند زد گفت )
جونگ کوک:مشکلی نیست رییس اگه کاری ندارین من برم دیگه
آقای°°°°:وایسا اتاق کنار سالن رقص و به ا/ت نشون بده
جونگ کوک:چشم
ا/ت:با اجازه
(از اتاق اومدین بیرون تو راه رو بودین که جونگ کوک شروع به حرف زدن کرد)
جونگ کوک:دیشب چه بعد از اینکه ما رفتیم چی شد ها(با پوزخند)
ا/ت:ببخشید متوجه منظورتون نمیشم اقای جئون
جونگ کوک:اقای جئون از کجا در اومد تو تا دیشب داشتی بهم فوش میدادی الان چطوری انقدر معدب شدی
ا/ت: رفتار من به خودم مربوطه فکر نکنم که انقدر صمیمی باشیم که من بخوام درباره اخلاقم بهتون گزارش بدم
جونگ کوک:چت شده....
۶۰.۱k
۰۶ مرداد ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.