صبح و باران و کمی حس قشنگ

صبح و باران و کمی حس قشنگ
روشنی،
نور،
خدا،
یک دل تنگ ...

🍃🌸
بهروز هاشم‌پور
دیدگاه ها (۱)

خندید و گفت: با تو هوا عاشقانه نیستباران گرفت،گفتمش" آیا نشا...

مشعله‌ی عشق برافروختمآه! کز افروخته‌ام سوختمجز الفِ قامتِ آن...

اگر آنسوی پنجره نشسته‌ای و صدای باران قرار دلت را ربوده رخت ...

ساقیا بر خاک ما چون جرعه‌ها می‌ریختیگر نمی‌جستی جنون ما چرا ...

◦𝄞🩷‌‌‌‌زندگی باید کردبا کمی حس نسیمبا کمی واژه ی  خوبدر هوای...

◦𝄞🩷‌‌‌‌زندگی باید کردبا کمی حس نسیمبا کمی واژه ی  خوبدر هوای...

🌥صبح است و کمی نور و من از یاد تو سرشار...دلم می‌خواهد هر رو...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط