شب سرد شده آغوش رها تو کجاست

شب سردي شده آغوش رهاي تو کجاست
دم عيسايي پرعطر دعاي تو کجاست

خاطرات شب و روياي بلند بغلت
غزل.و فصل لب و بوس.و هواي تو کجاست

بعد چشمان تو دنيا شده دوزخ کده اي
نوبت توست بگو ذهن خداي تو کجاست

به جهنم که جهنم ببرندم به درک
لب تبدار پر از شعر و دواي تو کجاست

به فدايت غزل و شعر و تمام نفسم
خوب من، باور احساس گراي تو کجاست

تحت اشغال تو بايد برود قبله ي شعر
تو رسول غزلي، قاف حراي تو کجاست

معجزه راه خلاصي من از دام شماست
حضرت فاجعه اي، نيل و عصاي تو کجاست
#سمانه_تیموریان
🍃❤️
دیدگاه ها (۱)

ماهور نه! دشتی بزن! محنت بیاور از اصفهان یک گوشه ی عزلت بیاو...

آی بی رحم ! به یادت که مرا کُشت، بگو:مدتی خیر سرش دور مرا خط...

رفیق نیمه شبهایم , غــــــــم است و اشک تکراریمدارا می کند ع...

وقتی پرستو از سفر آهنگ میزدآیینه ی شفاف قلبم زنگ میزدصبرم کف...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط