جیمین فیک زندگی پارت ۶۹#
جیمین فیک زندگی پارت ۶۹#
جیمین بود ...
جیمین با یه دسته گل مورد علاقم و خوراکی های مورد علاقم دم در بود
جیمین: سلام زندگیم
ات: اینجا چیکار میکنی
جیمین: نمیخوایی دعوتم کنی بیام تو
ات: دلیلی نمیبینیم که بیای تو
جیمین: ولی من میبینم
بدون توجه به حرفم اومد داخل . دست به سینه ایستادم تا کارشو بگه و زودتر بره پیش زن و بچش
ات: کارتو بگو و زودتر گمشو
جیمین جلوم خم شد و گل رو گرفت جلوم
جیمین: گل برای پروانه زیبای زندگیم
ات: برو گمشو
جیمین: برات خوراکی هم خریدم
ات: خیله خب حالا از خونم برو بیرون
جیمین: باید باهم حرف بزنیم
ات: من با تو حرفی ندارم برو پیش زن و بچه خودت
بی توجه به جیمین داشتم میرفتم بالا که با صدای جیمین ایستادم
جیمین: کشتمش، النا و بچه تو شکمش رو کشتم
ات: چطور تونستی بچه خودت رو بکشی . البته کار سختی برات نیست چون یه بار انجام دادی
جیمین: اون... بچه من نبود...
.
.
.
امیدوارم خوشتون خوشتون و حمایت کنید.
جیمین بود ...
جیمین با یه دسته گل مورد علاقم و خوراکی های مورد علاقم دم در بود
جیمین: سلام زندگیم
ات: اینجا چیکار میکنی
جیمین: نمیخوایی دعوتم کنی بیام تو
ات: دلیلی نمیبینیم که بیای تو
جیمین: ولی من میبینم
بدون توجه به حرفم اومد داخل . دست به سینه ایستادم تا کارشو بگه و زودتر بره پیش زن و بچش
ات: کارتو بگو و زودتر گمشو
جیمین جلوم خم شد و گل رو گرفت جلوم
جیمین: گل برای پروانه زیبای زندگیم
ات: برو گمشو
جیمین: برات خوراکی هم خریدم
ات: خیله خب حالا از خونم برو بیرون
جیمین: باید باهم حرف بزنیم
ات: من با تو حرفی ندارم برو پیش زن و بچه خودت
بی توجه به جیمین داشتم میرفتم بالا که با صدای جیمین ایستادم
جیمین: کشتمش، النا و بچه تو شکمش رو کشتم
ات: چطور تونستی بچه خودت رو بکشی . البته کار سختی برات نیست چون یه بار انجام دادی
جیمین: اون... بچه من نبود...
.
.
.
امیدوارم خوشتون خوشتون و حمایت کنید.
- ۵.۹k
- ۲۶ آبان ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۴)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط