به گنجشکها گفتم:
به گنجشکها گفتم:
غصه دانه را نخورند
هر روز برایشان دانه می ریزم
اما زورم به آسمانخراشها نمی رسد
به دود کش ها نمی رسد
به تو گفتم:
غصه باران را نخور
پای ابرها را به شهر باز می کنم
و دستهایت را می گیرم
تو را به خیابان می برم
اما زورم به آسمانخراشها نمی رسد
که حق مان را غصب کرده اند
به گنجشکها گفتم:
هوای این روزهای تو را داشته باشند
تنهایی واگیر دارد
غصه دانه را نخورند
هر روز برایشان دانه می ریزم
اما زورم به آسمانخراشها نمی رسد
به دود کش ها نمی رسد
به تو گفتم:
غصه باران را نخور
پای ابرها را به شهر باز می کنم
و دستهایت را می گیرم
تو را به خیابان می برم
اما زورم به آسمانخراشها نمی رسد
که حق مان را غصب کرده اند
به گنجشکها گفتم:
هوای این روزهای تو را داشته باشند
تنهایی واگیر دارد
۶۸۲
۰۷ آبان ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.