آقای پلیسساراتام گفت تو به اونا خبر دادی که اون اتفاق
آقای پلیس:«سارا،تام گفت تو به اونا خبر دادی که اون اتفاق برای تانیا افتاده
سارا گفت :«بله آقای پلیس من به اون و کاترین خبر دادم
آقای پلیس:«خب اول از همه توان جا چیکار میکردی و چرا تنها و اولین نفری بودید که پیداش کردی
سارا:«من داشتم از سرویس بهداشتی بر میگشتم که یکی با شنل سیاه و یه چیز روی صورتش داشت با سرعت از اون جا رد میشد اولش فکر کردم سمه آخه از شوخیای هالووینی زیاد میکنه در خاله خنده بودم که تانیا رو توی اون عوض دیدم کای رو صدا زدم بعد بدو بدو رفتم به نام و کاترین گفتم
آقای پلیس:«خیله خب جینا شما تو چی دیدی
جینا:«منو جیک رفتیم توی حیاط که زنگ بزنیم و بگیم کیک تولد رو بیارن که تاد تام رو سورپرایز کنیم من یه شخصه شنل پوش بایه ماسک دلقک دیدم
سارا گفت :«بله آقای پلیس من به اون و کاترین خبر دادم
آقای پلیس:«خب اول از همه توان جا چیکار میکردی و چرا تنها و اولین نفری بودید که پیداش کردی
سارا:«من داشتم از سرویس بهداشتی بر میگشتم که یکی با شنل سیاه و یه چیز روی صورتش داشت با سرعت از اون جا رد میشد اولش فکر کردم سمه آخه از شوخیای هالووینی زیاد میکنه در خاله خنده بودم که تانیا رو توی اون عوض دیدم کای رو صدا زدم بعد بدو بدو رفتم به نام و کاترین گفتم
آقای پلیس:«خیله خب جینا شما تو چی دیدی
جینا:«منو جیک رفتیم توی حیاط که زنگ بزنیم و بگیم کیک تولد رو بیارن که تاد تام رو سورپرایز کنیم من یه شخصه شنل پوش بایه ماسک دلقک دیدم
- ۴۶۸
- ۰۵ تیر ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط