پارت بیست و یک
پارت بیست و یک
شمشیر بازی کنم بهم بدی من همه جا باهات میام
ا.ت، خوبه شب بخیر
ثانا ، شب شما هم بخیر
ا.ت ویو
دل شوره دارم خیلی زیاد اگه کوک اون فک میکنه ثانا بچه خودشه اگه بیاد و ببینتش چچی خدا دارم دیوونه میشم اما خب رو حذف خون اشام اعظم نمیشه حرف بزنیم
ثانا ، دلم گرفت پس بازم رفتم اونجا و دیدم هنوز اون یارو اونجاست
و باز هم این رفتنای من تکرار شد که یه شب خیلی ذهنم مشغول عشقی که ما م به پدرم داشت شد که بازم رفتم همون جا
+اومدی
ثانا ، اره
+بیا بشین کوچولو
ثانا، اقد نگو به من کوچولو
+باشه بابا حالت وحشی نشو
ثانا میره میشینه کنارش
ثانا ، میگم تاحالا عاشق شدی
+ اره
ثانا ، اون چه جوریه
+خب اینطور که دوست داری جونتم براش بدی و هر چیزی که داری
ثانا ، خب تو تونستی نگهش داری
+نه ازم گرفتنش
ثانا ، خب براش میجنگیدی
+جنگیدم خیلی خیلی اما اونا کشتنش که قطره اشکی از چشماش اومد بعد از اینکه عشقمو کشتن من مثل دیوونه ها همش دنبال باعثو بانیش بودم انقد حالم بد شده بود که هر شب مست میکردم و ساعت ها با. بغل کردن لباسش میخوابیدم انقد بد که یه روز تصمیم گرفتم بیام آمریکا چون عشق من خیلی این اون نمارو دوس داشت خواب خنک صدای آب و نور ماه من چون هر جا تو کره میرفتم اون یادم نیومد تصمیم گرفتم بیام اینجا و خب هر شب به یاد اون میام اینجا
ثانا ، خب باعثو بانیش کی بود
+برادرم
ثانا ، او متاسفم
منم دوماه دیگه دارم میرم به کره اگه دوست داری بیا شنیدم همه خون اشام ها هستن قراره جانشین پدر بزرگم بشم
+اوم خوش بگذره اما من نمیام ممنون
ثانا، اون باشه من رفتم و میره خونه ........دوستان ببخشید این پارت کم شد اما جبران میکنم فردا
شمشیر بازی کنم بهم بدی من همه جا باهات میام
ا.ت، خوبه شب بخیر
ثانا ، شب شما هم بخیر
ا.ت ویو
دل شوره دارم خیلی زیاد اگه کوک اون فک میکنه ثانا بچه خودشه اگه بیاد و ببینتش چچی خدا دارم دیوونه میشم اما خب رو حذف خون اشام اعظم نمیشه حرف بزنیم
ثانا ، دلم گرفت پس بازم رفتم اونجا و دیدم هنوز اون یارو اونجاست
و باز هم این رفتنای من تکرار شد که یه شب خیلی ذهنم مشغول عشقی که ما م به پدرم داشت شد که بازم رفتم همون جا
+اومدی
ثانا ، اره
+بیا بشین کوچولو
ثانا، اقد نگو به من کوچولو
+باشه بابا حالت وحشی نشو
ثانا میره میشینه کنارش
ثانا ، میگم تاحالا عاشق شدی
+ اره
ثانا ، اون چه جوریه
+خب اینطور که دوست داری جونتم براش بدی و هر چیزی که داری
ثانا ، خب تو تونستی نگهش داری
+نه ازم گرفتنش
ثانا ، خب براش میجنگیدی
+جنگیدم خیلی خیلی اما اونا کشتنش که قطره اشکی از چشماش اومد بعد از اینکه عشقمو کشتن من مثل دیوونه ها همش دنبال باعثو بانیش بودم انقد حالم بد شده بود که هر شب مست میکردم و ساعت ها با. بغل کردن لباسش میخوابیدم انقد بد که یه روز تصمیم گرفتم بیام آمریکا چون عشق من خیلی این اون نمارو دوس داشت خواب خنک صدای آب و نور ماه من چون هر جا تو کره میرفتم اون یادم نیومد تصمیم گرفتم بیام اینجا و خب هر شب به یاد اون میام اینجا
ثانا ، خب باعثو بانیش کی بود
+برادرم
ثانا ، او متاسفم
منم دوماه دیگه دارم میرم به کره اگه دوست داری بیا شنیدم همه خون اشام ها هستن قراره جانشین پدر بزرگم بشم
+اوم خوش بگذره اما من نمیام ممنون
ثانا، اون باشه من رفتم و میره خونه ........دوستان ببخشید این پارت کم شد اما جبران میکنم فردا
۷.۳k
۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.