☆♡پارت: ۱۲♡☆
☆♡پارت: ۱۲♡☆
خیلی اروم بلند شدم برم که...
جونگ کوک: کجا میری؟ تو ام خوابت نمیاد؟
سویونگ: ام... هیچ جا... اره منم خوابم نمیاد...
جونگ کوک بلند شد نشست رو تخت...
جونگ کوک: خب میای گیم بازی کنیم؟
سویونگ: اره فکر خوبیه...
جونگ کوک: برق و روشن کن...
سویونگ: باشه...
رفتن نشستن روی مبل تو اتاقشون و شروع به بازی کردن...
(تو اتاقشون ی مبل دو نفره هست مانیتور دستگاه بازی هم روبروی مبله هست)
۳ساعت بعد(ساعت ۳ نصفه شب)...
جونگ کوک: فقط ی دست دیگه مطمئنم ایندفه می برمت...
سویونگ: باشه...تا ببینیم...
جونگ کوک: شروع کنیم...
صبح(ساعت ۹)
*جونگ کوک*
صبح با بر خورد نور به صورتم بیدار شدم خواستم بلند شم که انگار ی نفر تو بغلم خوابش برده بود... سویونگ بود... دیشب تا نزدیک ۵ صبح داشتیم بازی می کردیم نفهمیدم کی خوابمون برد... یکم بهش خیره شدم... تو خواب خیلی ناز و کیوت بود... هرچند وقتی بیداره قبول نداره ناز و کیوته... موهاش ریخته بود رو صورتش می خواستم مو هاشو از رو صورتش بزنم کنار که کم کم تکون خورد و بیدار شد...
*سویونگ*
بیدار شدم... هنوز خوابم میومد... مگه دیشب ساعت چند خوابیدیم؟... یکم اینور اونور و نگا کردم... دید تو بغل جونگ کوک خوابم برده!... سریع از جام بلند شدم...
سویونگ: عاا من اینجا چی کار می کنم! کی خوابمون برد!
جونگ کوک: عا عه خ.. خب موقعی که داشتیم بازی می کردیم خوابمون برده(حول کرده بود) م.. من می رم دست و صورتمو بشورم...
سویونگ: باشه...
جونگ کوک رفت دست و صورتشو بشوره... امروز قراره بریم برای ضبط اصلی...
امید وارم از این پارت خوشتون اومده باشه💜🌹
شرطا:
لایک: ۲۵
کامنت: ۲۰
قسمت بعد قراره ی اتفاق غیره منتظره بیوفته پس زود شرطا رو برسونید...
حالا که تا اینجا اومدی اون قلبه سفیدو قرمزش کن❤
خیلی اروم بلند شدم برم که...
جونگ کوک: کجا میری؟ تو ام خوابت نمیاد؟
سویونگ: ام... هیچ جا... اره منم خوابم نمیاد...
جونگ کوک بلند شد نشست رو تخت...
جونگ کوک: خب میای گیم بازی کنیم؟
سویونگ: اره فکر خوبیه...
جونگ کوک: برق و روشن کن...
سویونگ: باشه...
رفتن نشستن روی مبل تو اتاقشون و شروع به بازی کردن...
(تو اتاقشون ی مبل دو نفره هست مانیتور دستگاه بازی هم روبروی مبله هست)
۳ساعت بعد(ساعت ۳ نصفه شب)...
جونگ کوک: فقط ی دست دیگه مطمئنم ایندفه می برمت...
سویونگ: باشه...تا ببینیم...
جونگ کوک: شروع کنیم...
صبح(ساعت ۹)
*جونگ کوک*
صبح با بر خورد نور به صورتم بیدار شدم خواستم بلند شم که انگار ی نفر تو بغلم خوابش برده بود... سویونگ بود... دیشب تا نزدیک ۵ صبح داشتیم بازی می کردیم نفهمیدم کی خوابمون برد... یکم بهش خیره شدم... تو خواب خیلی ناز و کیوت بود... هرچند وقتی بیداره قبول نداره ناز و کیوته... موهاش ریخته بود رو صورتش می خواستم مو هاشو از رو صورتش بزنم کنار که کم کم تکون خورد و بیدار شد...
*سویونگ*
بیدار شدم... هنوز خوابم میومد... مگه دیشب ساعت چند خوابیدیم؟... یکم اینور اونور و نگا کردم... دید تو بغل جونگ کوک خوابم برده!... سریع از جام بلند شدم...
سویونگ: عاا من اینجا چی کار می کنم! کی خوابمون برد!
جونگ کوک: عا عه خ.. خب موقعی که داشتیم بازی می کردیم خوابمون برده(حول کرده بود) م.. من می رم دست و صورتمو بشورم...
سویونگ: باشه...
جونگ کوک رفت دست و صورتشو بشوره... امروز قراره بریم برای ضبط اصلی...
امید وارم از این پارت خوشتون اومده باشه💜🌹
شرطا:
لایک: ۲۵
کامنت: ۲۰
قسمت بعد قراره ی اتفاق غیره منتظره بیوفته پس زود شرطا رو برسونید...
حالا که تا اینجا اومدی اون قلبه سفیدو قرمزش کن❤
۳۲.۶k
۲۳ دی ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۳۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.