در نزن رفتهام از خویش

در نزن رفته‌ام از خویش
کسی منزل نیست....

#دلنویس


کاش دنیا مثل دیواری بود که پشت داشت و
می‌شد رفت پشت آن ایستاد.
کاش دنیا در ِ خروجی داشت که می‌شد از آن بیرون زد و رفت توی حیاط پشتی آن و دراز کشید و خوابید یا در بی خیالی محض دست‌ها را توی جیب گذاشت و سوت زد یا در تنهایی مطلق نشست و سیگار کشید و قهوه خورد.
کاش می‌شد دنیا را، منظورم این است همه دنیا را، همه دنیا را با #ستاره ها و کهکشان ها و آسمان ها و زمین هایش، مثل قالی لوله کرد و کنار گذاشت.

#دلنوشته_خاص
#نیازمندیها
#شخصی_ویسگون

#Setareh_baroon
#Hamisheh_sabz
#Mistress_of_the_Moon
دیدگاه ها (۰)

• گرچه دل کوچکت غم بسیار دارد، اما تو با غم هم زیبایی…#ستاره...

تپہ‌هاےِ‌شنیباوزش‌بـٰادجابجامی‌شوند ،ولی‌صحراهمیشہ‌صحراباقی‌...

قصه این است که مهمان جهان شد تن من🥲#تولدم‌مبارک هربار در آست...

اینهمه بهار راچگونه در چشمهایت جای داده ای ؟پلک که میزنی رقص...

یه چیزی وجود داره به اسم سالگرد تروما، که ممکنه یه روز از خو...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط