اون صدف های کمیاب فقط توی محدوده ی تاریکی هستن و که کسی نمیتونه ...

"𝓶𝔂 𝓶𝓮𝓻𝓶𝓪𝓲𝓭".
" 𝓹𝓪𝓻𝓽 3".
اون صدف های کمیاب فقط توی محدوده ی تاریکی هستن و که کسی نمیتونه اونارو برداره چون کسایی ک توی قلمروی شماهستن نکیتونن برن تو اون محدوده و گرنه میمیرن تو یکی از اون صدفارو برداشتی پ توش یچیز خیلی سیاه مثل جوهر دراومد و اینقدر ترسیدی ک رفتی بالا و سرت از اب اومد بیرون و نفس نفس میزدی و یکم بعد فهمیدی داری نفس نفس میزدی ‌و خیلی خوشت اومد هی نفس میکشیدی و هی تکرار میکردیو خ‌استی بیای تو خوشکی و محو دیدن اسمون شدی
(علامت لیزا+)
+وای ما اونجا ب جای این رنگای سفیدو ابی (نمیدونستین اسمون چیه)دارن و ما دریارو داریم پس اوناهم همچین دریایی دارننن واو داشتی طرف شن میرفتی ک ب خودت اومدی و خواستی برگردی ولی گفتی بزار یکم بری تو خشکی و سری بیای داشتی میرفتی ک یکی پاتو کشیدو از نفس نفس زدن رفتی زید اب و دیدی خواهرته
الیزابت:لیزااا چیکار میکنییییی
+بزاررر سری میام اگ کسی چیزی گفت هیچی نمیگی وایسا تا من بیام عه
رفتی بالا رو رفتی تو خشکی نمیتونستی راه بری خیلی برات عجیب بود ک میتونستی نفس بکشی و همچین دنیایی وجود داره و دیدی پولکات دارن میریزن روی شنا و خیلی ترسیدی بدنتو پوشوندی (لخت بودی)خیلی ترسیدی و دیدی پا در اوردی....
دیدگاه ها (۰)

کی همینجوری رفیقم میشه🥲؟

«عشق پولی پارت۴۱»ب زور روی پاهام وایساده بودم بزور جیمینو بر...

«عشق پولی پارت۴۰»همتون خیلی معذب بودین رفتی تو اتاقت و با خو...

دختر قمار باز

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط