پارت6*

پارت6*
فصل1*
تهیونگ
یهو زنگ زد به پلیس و گزارش داد
تهیونگ: چیکار میکنی
جیمین: ساکت شو
تهیونگ: چرا ساکت شم وقتی داره به پلیس زنگ میزنه
جورینا: چییی پلیس؟
تهیونگ: اره پلیس پاشید برگردیم
ا/ت: بچها بلندشین بریم سریعععع
میرن خونه*
جیمین:مامان باید یه چیزی بگیم
ا/ت: راس میگه مامان باید یه چیزی بهتون بگیم
م.ج: بگید ببینم دلمو شور انداختین
ب.ج: چیشده بگید ببینم؟
تهیونگ: من میگم
جورینا: بدو سریع بگو به مامان
تهیونگ: رفتیم بیرون و داشتیم واسه خودمون حرف میزدیم که یهو یکی از مردم بخاطره ترس از مافیا به پلیس زنگ زد حالا چیکار کنیم مامان؟
م.ج: مافیا هیچ ترسی از پلیس نداره
ب.ج: بریم همونجایی که اون یارو زنگ زد به پلیس
میرن همونجایی که بودن*
ب.ج: کی جرعت کرده جلوی مافیا به پلیش زنگ بزنه
جیمین: خیلی جرعت داری چون قراره امشب بمیری
ا/ت: با بد کسایی در افتادی
تهیونگ: زنگ بزنیم به مامان بابای ا/ت
ا/ت: بزن
جورینا: چون زن داداش میگه بزن

تهیونگ
زنگ زدم به مامان بابای ا/ت اوناهم اومدن رفتیم تو کار مافیا
م.ا/ت: کدومتون امشب قبر خودشو کنده
ب.ا/ت: امشب قراره خون مخالف مافیا ریخته بشه

جورینا
یه دعوای خیلی باحالی شد و یه قتل کوچولو هم اتاف افتادو بقیه مردم داشتن نگاه میکردن و فیلم میگرفتن
جورینا: بریم دیگه خسته شدم
ا/ت: بریم الان پلیسا سر میرسن
م.ج: سریع باشید باید بریم
ب.ج: بدویید
تهیونگ: بریمممم
م.ا/ت: ماشین ما امادس باهم میریم
ب.ا/ت: راس میگه برید سوار شید

دو ساعت بعد*
ا/ت
رفتیم خونه خانواده جیمین و من و جیمین خوابیدیم یهو...

تقریباً تا اخر هفته بیست پارت گذاشته میشه

با اروزی موفقیت فاتینگگگگ🫂🫀


@company_kpopstar