♡پارت 5و اخر♡
♡پارت 5و اخر♡
از خواب بیدار شدمو خودمو مرتب کردم و رفت توحال...
هانول: واو صبح بخیر دختر قشنگم
کوک: صبت بخیر پرنسس«خنده»
بورام: مرسی صبح شماهم بخیر
چه قشنگ باهام حرف زدن تعجب کرده بودم
یون جی: سلامم
بورام: سلام انقد سر وصدا نکن کله صبح
هانول: خب حالا دعوا نکنید بیاید صبحانه بخورید
بورام:
باورم نمیشد این رفتار هارو بلاخره یه روزی دارم میبینم از اینکه دیگه فرقی بین بچه هاشون نمیذاشتن خوشحال بودم
الان دلیلی برای تنفر از یون جی نداشتم اگه از همون اول این رفتار هارو نمیکردن این چیزا اصلا پیش نمیومد خوشحالم که مثه یون جی باهام رفتار میشد
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
از اون روز به بعد زندگی خوبی داشتم و بیشتر از دیروز عشق دریافت میکردم:)
ببخشید اگه بد بود امیدوارم خوشتون اومده باشه:)
دوست دارید بعدی از کی باشه؟:)
از خواب بیدار شدمو خودمو مرتب کردم و رفت توحال...
هانول: واو صبح بخیر دختر قشنگم
کوک: صبت بخیر پرنسس«خنده»
بورام: مرسی صبح شماهم بخیر
چه قشنگ باهام حرف زدن تعجب کرده بودم
یون جی: سلامم
بورام: سلام انقد سر وصدا نکن کله صبح
هانول: خب حالا دعوا نکنید بیاید صبحانه بخورید
بورام:
باورم نمیشد این رفتار هارو بلاخره یه روزی دارم میبینم از اینکه دیگه فرقی بین بچه هاشون نمیذاشتن خوشحال بودم
الان دلیلی برای تنفر از یون جی نداشتم اگه از همون اول این رفتار هارو نمیکردن این چیزا اصلا پیش نمیومد خوشحالم که مثه یون جی باهام رفتار میشد
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
از اون روز به بعد زندگی خوبی داشتم و بیشتر از دیروز عشق دریافت میکردم:)
ببخشید اگه بد بود امیدوارم خوشتون اومده باشه:)
دوست دارید بعدی از کی باشه؟:)
۳۸.۳k
۰۶ اسفند ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۲۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.