Part29
Part29
زنگ تفریح خورد این دفعه با بچه ها رفتیم حیاط نشستیم یک جا و کلی صحبت کردیم و بازی کردیم که دوستای ته اومدن
سوهو:میبینم که این دختره بعد از چند وقت برگشته
رفتم همشونو زدم بجز ته و خب زنگ آخر بود رفتیم کلاس و زنگ خونه خورد داشتم میرفتم خونه ته اومد با ماشین جلوم و درو باز کرد
ته:امیدوارم بیای
سوار شدم ولی حرفی نزدم ته راه افتاد
ته ؛اونا دیکه کاریت ندارن بهشونون گفتم ولی با چیزی که باهاشون کردی اصلا نمیآیند سمتت
ات:(خنده کوچیک ولی صدا دار)
ته:کیوت(بغلش کرد)
ات:منننن لباسسس ندارمممم(بلند)
ته:باشه بریم
رفتیم یک کاپشن برا ته برداشتیم یک کت تدی برا من (عکساشون میزارم)
ات:من هنوز لباس ندارم
ته:باز برات میگیرم
ات:باشه بریم
رسیدیم خونه من رفتم تو اتاق یک لباس بلند پوشیدم دیگه شلوار نپوشیدم داشتم وسایل های مدرسه رو درست میکردم که ته بت یک قفس گه دوتا عروس هلندی سفید و طوسی توش بود اومد
ات:واییییییی چقدر کیوتههههههه
براااا کیهههه
ته:برا تو امید وارم حالت بهتر شده باشهههه
ات:واقعااااااا(ذوق)
ببخشید بی محتوا بود ولی پارت بعد خداستتت
شرط پارت بعد
لایک ۱۵
کامنت ۱۰
زنگ تفریح خورد این دفعه با بچه ها رفتیم حیاط نشستیم یک جا و کلی صحبت کردیم و بازی کردیم که دوستای ته اومدن
سوهو:میبینم که این دختره بعد از چند وقت برگشته
رفتم همشونو زدم بجز ته و خب زنگ آخر بود رفتیم کلاس و زنگ خونه خورد داشتم میرفتم خونه ته اومد با ماشین جلوم و درو باز کرد
ته:امیدوارم بیای
سوار شدم ولی حرفی نزدم ته راه افتاد
ته ؛اونا دیکه کاریت ندارن بهشونون گفتم ولی با چیزی که باهاشون کردی اصلا نمیآیند سمتت
ات:(خنده کوچیک ولی صدا دار)
ته:کیوت(بغلش کرد)
ات:منننن لباسسس ندارمممم(بلند)
ته:باشه بریم
رفتیم یک کاپشن برا ته برداشتیم یک کت تدی برا من (عکساشون میزارم)
ات:من هنوز لباس ندارم
ته:باز برات میگیرم
ات:باشه بریم
رسیدیم خونه من رفتم تو اتاق یک لباس بلند پوشیدم دیگه شلوار نپوشیدم داشتم وسایل های مدرسه رو درست میکردم که ته بت یک قفس گه دوتا عروس هلندی سفید و طوسی توش بود اومد
ات:واییییییی چقدر کیوتههههههه
براااا کیهههه
ته:برا تو امید وارم حالت بهتر شده باشهههه
ات:واقعااااااا(ذوق)
ببخشید بی محتوا بود ولی پارت بعد خداستتت
شرط پارت بعد
لایک ۱۵
کامنت ۱۰
۵.۶k
۱۵ آبان ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.