دنیا عقب کشید

دنیا عقب کشید

آدم که در میانه ی دعوا عقب کشید

افتاد سیب سرخی و حوا عقب کشید

من ماندم و تو ماندی و این سیب ناتمام

من ماندم و تو ماندی و دنیا عقب کشید

امشب به یاد لحظه ی اول که دیدمت

قلبم دوباره ساعت خود را عقب کشید:

یادش به خیر، نور تو چشم مرا که زد-

خورشید هم برای تماشا عقب کشید

پایت به سمتم آمد و دستت به دست من...

قلبت میان همهمه اما عقب کشید

شاید که از نگاه خیابان دلت گرفت

شاید برای زخم زبانها عقب کشید

مردم چه زود خلوت ما را به هم زدند

من ماندم و تو رفتی و دنیا عقب کشید
دیدگاه ها (۳)

#پاییز🍂 فصلی در راه است🍂 با اشک هایی که 🍂 هنوز بر گونه ی خیا...

آرزو میکنم؛پایان شهریورپایان تمام غم هاتون باشهو شروع ماه جد...

‌ تقصیر دلم بود که چشمان تو را خواستاین سر به هوا مثل خودم ع...

تو زندگی مجبور نیستی به هیچکسی راجع به چیزی جواب پس بدیبه غی...

میان دو نگاه

میان دو نگاه

شب آروم نبود؛ از اون شب‌هایی که باد هی لای درخت‌ها زوزه می‌ک...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط