کنار لب های تو

کنار لب های تو
ملکوت را به آغوشم دعوت کردم
به اندامم سوگند
به گیسوان بلندم
به لب های خونینم
به دستهایم سوگند
وقتی تو را در آغوش کشیدم
شیطان را فریب دادم
شیطانی که مقابل عریانی ام سجده کرد
و دیگر شیطان مقرب شد در این درگاه
به آغوشم بیا
این جا حریم امن یک هم آمیزی همیشگی ست
می خواهم با صدای خودت بخوانی
خودت را به آغوش من...
دیدگاه ها (۲)

بگذار دوستت بدارم تا از اندوه دور بمانم تا از تاریکی برهمتا ...

دلتنگی چه حس بدی است...تنهایی چه حس بدی استکاش...پاره ای ابر...

شهد شیرین لبانت را ، عسل نامیده اندلحظه ای دور از تو بودن را...

حالا که از من دوریمراقبِ خودت باشمراقبِ اشک هایت که بی من نـ...

#دوستت‌دارم‌نترس... گفتی: «می‌ترسم از احساسات طوفانی و وحشی‌...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط