پارت ده🌼
پارت ده🌼
شوگا: ایلین تو بیا پیش من بشین
ایلین: باشع
تهیونگ: خوب جونگکوک تو هم بیا پیش من
جیمین: خوب الان حرکت میکنمم1/2/3/
جیهوپ: ههههههههههههههههههههییی من میترسم خیلی تنده سرعتش وااااایییییییی
ایلین: هوووووووو چقدر از بالا همچی خوشکله
شوگا: نمیدونم چرا ولی وقتی ایلین کنارم هست خیلی حس خوبی دارم
تهیونگ: جونگکووووک من میترسمم
نههههه
جونگکوک: خوب خوب اروم باش و منو نگاه کن
تهیونگ: باشه وقتی به چشایجونگ کوک نگاه کردم اروم شدم و دیگه نترسیدم
جین: تروخدا اینو نگه دارین خیلی بلند هستتتت میترسمم
ایلین: قطار وایساد خیلی خوش گذشت یهو کنترلمو از دست دادم و پریدم بغل شوگاا و محکم بغلش کردم
شوگا: ایلین پرید بغلم خیلی بوی خوبی میداد منم بغلش کرد
نامجون: هیی جیهوپ نگاه این دوتا
جیهوپ: اگه اخرش این دوتا با هم ازدواج نکردن من اسممو عوض میکنم
تهیونگ: اههمم خوب الان بیاین بریم اون سر سره ابی
جیمین: ارع خوبه بیاین بریم
(سه ساعت بعد)
ایلین: همه ی وسایل های داخل پارک رو سوار شدیم و خیلی خوش گذشت و رفتیم خونه
جونگکوک: ایلین میای یه دست بازی کنیم
ایلین: ارع میام
شوگا: منم میام بیاین بازی
ایلین: باشه ولی بدونین باز دوتا تون رو شکست میدم
(دو ساعت بعد )
ایلین: هوووو دیدین من بردم نمیتونید منو شکست بدین الانم خیلی خستم و میخوام برم بخوابم فردا باید بریم کنسرت
(فردا صبح)
.....
شوگا: ایلین تو بیا پیش من بشین
ایلین: باشع
تهیونگ: خوب جونگکوک تو هم بیا پیش من
جیمین: خوب الان حرکت میکنمم1/2/3/
جیهوپ: ههههههههههههههههههههییی من میترسم خیلی تنده سرعتش وااااایییییییی
ایلین: هوووووووو چقدر از بالا همچی خوشکله
شوگا: نمیدونم چرا ولی وقتی ایلین کنارم هست خیلی حس خوبی دارم
تهیونگ: جونگکووووک من میترسمم
نههههه
جونگکوک: خوب خوب اروم باش و منو نگاه کن
تهیونگ: باشه وقتی به چشایجونگ کوک نگاه کردم اروم شدم و دیگه نترسیدم
جین: تروخدا اینو نگه دارین خیلی بلند هستتتت میترسمم
ایلین: قطار وایساد خیلی خوش گذشت یهو کنترلمو از دست دادم و پریدم بغل شوگاا و محکم بغلش کردم
شوگا: ایلین پرید بغلم خیلی بوی خوبی میداد منم بغلش کرد
نامجون: هیی جیهوپ نگاه این دوتا
جیهوپ: اگه اخرش این دوتا با هم ازدواج نکردن من اسممو عوض میکنم
تهیونگ: اههمم خوب الان بیاین بریم اون سر سره ابی
جیمین: ارع خوبه بیاین بریم
(سه ساعت بعد)
ایلین: همه ی وسایل های داخل پارک رو سوار شدیم و خیلی خوش گذشت و رفتیم خونه
جونگکوک: ایلین میای یه دست بازی کنیم
ایلین: ارع میام
شوگا: منم میام بیاین بازی
ایلین: باشه ولی بدونین باز دوتا تون رو شکست میدم
(دو ساعت بعد )
ایلین: هوووو دیدین من بردم نمیتونید منو شکست بدین الانم خیلی خستم و میخوام برم بخوابم فردا باید بریم کنسرت
(فردا صبح)
.....
۱۷.۳k
۲۷ اسفند ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.