PART(۱۴)
PART(۱۴)
گفت: تو چرا مراقب نیستی؟ مگه چیکار کردی که اینطوری شدی؟(اعصبانی)
ا/ت: چیزی نیست من خوبم فقط یکم پام درد میکنه
یونگی: چیزی نیست؟ چجوری میتونی بگی چیزی نیست وقتی پات رباتش پاره شده؟(به شدت اعصبانی)
ا/ت:چ.....چی....چیییی؟ پام ....... چ.....شده؟(ترسیده)
یونگی:تازه یادم افتاد که به شدت از اتاق عمل میترسه و هروقت نزدیک اتاق عمل میشد بیهوش میشد باید ارومتر بهش میگفتم چون احتمال اینکه پاش رو بخواد عمل کنه خیلیه
یونگی: ببین عزیزم تو ربات پات پاره شده خوب آروم باش باشه؟
ا/ت: ولی من یعنی باید عمل کنم؟(ترسیده)
یونگی: نه عزیزم فعلا نیازی نیست (دروغ میگه میخواد ا/ت نترسه)
ا/ت: ولی مگه چجوری پام پیچ خورد که رباتش پاره شده؟
یونگی: دکتر گفت چون استخون پات خیلی ضعیف شده بود و کمبود اهن داری باعث شد با یه پیچ کوچیک رباتش پاره بشه حالا باز خوبه من بهت گفتم بیشتر غذا بخور که یه وقت اینجوری نشی
گفت: تو چرا مراقب نیستی؟ مگه چیکار کردی که اینطوری شدی؟(اعصبانی)
ا/ت: چیزی نیست من خوبم فقط یکم پام درد میکنه
یونگی: چیزی نیست؟ چجوری میتونی بگی چیزی نیست وقتی پات رباتش پاره شده؟(به شدت اعصبانی)
ا/ت:چ.....چی....چیییی؟ پام ....... چ.....شده؟(ترسیده)
یونگی:تازه یادم افتاد که به شدت از اتاق عمل میترسه و هروقت نزدیک اتاق عمل میشد بیهوش میشد باید ارومتر بهش میگفتم چون احتمال اینکه پاش رو بخواد عمل کنه خیلیه
یونگی: ببین عزیزم تو ربات پات پاره شده خوب آروم باش باشه؟
ا/ت: ولی من یعنی باید عمل کنم؟(ترسیده)
یونگی: نه عزیزم فعلا نیازی نیست (دروغ میگه میخواد ا/ت نترسه)
ا/ت: ولی مگه چجوری پام پیچ خورد که رباتش پاره شده؟
یونگی: دکتر گفت چون استخون پات خیلی ضعیف شده بود و کمبود اهن داری باعث شد با یه پیچ کوچیک رباتش پاره بشه حالا باز خوبه من بهت گفتم بیشتر غذا بخور که یه وقت اینجوری نشی
۱.۴k
۰۳ دی ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.