نوشتن

نوشتن
آن‌گاه كه با ساقه تاكی بنویسم
تا كه برخیزم
سبد كاغذم از خوشه انگور پر شده است !
یك‌بار با سر بلبلی نوشتم
برخاستم ... لیوان دم دستم لبریز از نغمه بود
روزی با بال پروانه‌ای نوشتم
برخاستم ... سر میز و تاقچه پنجره‌ام
لبریز از گل بنفشه بود
زمانی هم
كه با شاخه گیاه دشت انفال و حلبچه بنویسم
همین‌كه برخیزم ... می‌بینم :
اتاقم، خانه‌ام، شهرم، سرزمینم
همه آكنده از جیغ و داد و
از چشم كودكان و
از پستان زنان !


{ شیرکو بی کس }
دیدگاه ها (۶)

قطره قطره باران می‌نویسد : گل نم به نم دو دیده ی من می‌نویسد...

به یاد دارم چه بسیار که برف چون مهمانی ديرهنگام می آمد و نرم...

ﺁﻥ ﺭﻭﺯ ﮐﻪ ﺳﺒﺰﭘﻮﺵ ﺑﻮﺩﯼ ﺣﺲ ﻣﯽ ﮐﺮﺩﻡ ﮐﻪ ﺁﺭﺍﻡ ﺁﺭﺍﻡ ، ﮐﺸﺘﺰﺍﺭ ﻣﯽ ﺷﻮ...

اسفند مصادف با ۱۶ مارس در سال ۱۹۸۸ توسط رژیم وقت عراق طی عمل...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط