دلنوشته

دلنوشته..
از یک جایی به بعد یاد می گیری که دیگر خودت را درگیرِ "دوستت دارم" های بی سر و ته هیچ آدمی نکنی...
"دوستت دارم" هایی که مثل تکیه کلام، دائما وردِ زبان اند و مخاطب هایش هر روز عوض میشوند...
از یک جایی به بعد میفهمی فکر کردن به آدمی که خودش هم تکلیفش را با "دلِ امروز عاشق و فردا فارغش" نمی داند، حماقت است...
اینکه تو هنوز درگیرِ عشق بی سرانجامت باشی و او غرقِ خوشی‌ها و سرگرمِ آدم های رنگ و وارنگ اطرافش، وفاداری نیست!
خیانت به خودت است...
فکر کردن به آدمی که هیچوقت ماندن را یاد نگرفت و عشق را نفهمید،
اشتباهِ محض است...
بالاخره به خودت می آیی و میفهمی میتوانی با هر کسی خوشبخت بشوی به جز همین آدمی که یک روز فکر میکردی بودنش کنارِ تو خوشبختیِ محض است...!
 ┄┄┄┄┅━✵✵━┅┄┄┄┄
دیدگاه ها (۲)

تو نیستیٖاما من برایت چای می‌ریزمدیروز همنبودی که برایت بلیط...

دلنوشته..دلیل حال بد ما فقط خودمان هستیم!مقصر اصلی این روز ه...

کجای قصه نگفته ام دوستت دارم؟؟بگذار فکر کنم...هیچ کجا انگار ...

#تیپ_یه_خانوم_لونددرسته توی خونه با لباس‌های راحتی رضایت بیش...

🐿   한   ✧   03:03 KST   🫧 باورم نمی‌شه که بعد از بردن دسانگ ...

love Between the Tides⁷(موضوع: شروع داستان) فردای آن روز، ا/...

میخواهم در دنیای آرامش غیر درکی خودم غرق بشوم ،چشمانم را ببن...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط