بادلخوری بهخداگفتم

بادلخوری به.خداگفتم
درآرزوهام راقفل ڪردی
ڪلید.راپیش خودت
نگه داشتی
لبخندی زد و گفت:

عشقم.اینست
به هوای این ڪلید هم
ڪه شده گاهی
به من.سر بزنی!
دیدگاه ها (۴)

‌ ‌ ای زندگی بردار دست از امتحانمچیزی نه میدانم نه می خواهم ...

خیلی وقت است دستهایم رابا لیوان چاییم گرم میکنم !این اوج تنه...

کنار سفره افطار ما جای تو خالیستو ما در حسرتآن طعم شیرین نگا...

اے دنیـا...ڪاش به احترام ...درد هایم...سڪوت نمیکردی...ڪه عمر...

گاهی وقتا دیگه نباید به عقب برگشت، بعضی وقتا باید رها کرد و ...

#سنگدل part 36رومی به سالن رفت و جینو هم بلند شد و پشت سر رو...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط