این اخرین باری است
این اخرین باری است
که میتوانم برقصم
مورچه ها
به مهمانی تنم امده اند
از دست های خالی ام
به فکرهای توی سرم میرسند
و طعم رویاهایم را
برای فرزندانشان
تعریف میکنند
و گرسنگی شان
تا همیشه به پایان میرسد
تنها عشق مانده است
که مزه اش
روزگارم را
تلخ کرده بود...
که میتوانم برقصم
مورچه ها
به مهمانی تنم امده اند
از دست های خالی ام
به فکرهای توی سرم میرسند
و طعم رویاهایم را
برای فرزندانشان
تعریف میکنند
و گرسنگی شان
تا همیشه به پایان میرسد
تنها عشق مانده است
که مزه اش
روزگارم را
تلخ کرده بود...
۴۷۲
۱۲ مهر ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.