تو زخم م زن و شوه ات لطافت نست

تو زخم مى زنى و شيوه ات لطافت نيست
بگو ، جواب محبّت مگر محبّت نيست ؟

نگو به تلخى اين اتفاق عادت كن
كه عشق حادثه اى مبتلا به عادت نيست

درون آينه غير از خودت چه مى بينى ؟
تو هم شبيه منى هيچ كس كنارت نيست

پر از گلايه ام اما به جبر خندانم
هميشه واقعيت ناشى از حقيقت نيست

برو سفر بسلامت ولى بدان از عشق
اگر كه خير نديدى بدون علت نيست

فقط اجازه بده در نبودنت شب ها
كمى به فكر تو باشم اگر جسارت نيست

#سيد_تقى_سيدى
دیدگاه ها (۳)

خاطراتت را درون سینه مهمان میکنمدرد بی درمان خودرا باتو درما...

بگذار هر چه غصه داری مال من باشداندوه ، نقشِ استکانِ فال من ...

دوستت دارم اگر سوگند می خواهد، بگو....یا دل سنگت، مرا دربند ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط