آهوی چشم تو نازم که چو نخجیر کند

آهوی چشم تو نازم که چو نخجیر کند

شیر را گیرد و در زلف تو، زنجیر کند
دیدگاه ها (۱۰)

از این همه اتفاق دیگر سیرمبا قافیه های خسته ای درگیرمیک روز ...

حالــم بهــم مے خورداز دنیایــے کـه 《نه متــاهـــل هایش عاشـ...

آنجا را نمیدانم...اما اینجا تا پیراهنت را سیاه نبینندباور نم...

صدای اب می اید,مگر در نهر تنهایی چه می شویند,لباس لحظه ها پا...

چشمم چو به چشمِ خویش چشم تو بدید🌸بی چشم تو خواب چشم از چشم ر...

در دیار عشق تو عشقم نمی گیرد قرارتور اگر لنگر کند دریا نمی گ...

اگر عشقت به جای جان ندارمبه زلف کافرت ایمان ندارمچو گفتی ننگ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط