شوهر دو روزه. پارت۶۵
خشکم زده بود...یه لحظه هیچی حس نکردم...
فلوریا نیشخندی زد و با بی رحمی چاقو رو محکم از شکمم بیرون کشید...
خون...خون خودم پاشید روی صورتم و دست فلوریا...
بازم هیچی حس نمیکردم ولی یهو...با یه سرفه، خون بالا آوردم!!
چشمام درشت شده بود، دستمو جلوی دهنم گرفتم و بعد بهش نگاه کردم...اره همس خون بود!!!
دوباره خون بالا اوردم و چشمام سیاهی رفت... سرم گیج میرفت...صدا ها باهم مخلوط میشدن و به شکل فجیهی وارد گوشم میشدن...!
پاهام سست شد و افتادم روی زمین...
فلوریا و مین هیوک و وومین...با خنده های بلند از اینجا دور شدن....صدای خنده هاشون بدجوری ازارم میداد....
هر لحظه دردم بدتر میشد و بیشتر خون بالا میاوردم....تا جایی که دیگه...
دیگه احساس میکردم...دارم جون میدم:)
کم کم خاطراتم داشتن از جلوی چشمام رد میشدن... خاطراتم با تهیونگ...بچگیم...
دوباره عوق زدمم.....نهه تهیونگگگ!
داد زدم: تهیونگ! تهیونگگگگ!!!
صدام از درد جیغ مانند شده بود!: تهیونگگگگ تهیونگگگگگگ:) 💔
تهیونگگگگگ!!!! ته....تهیونگ! نههههه تهیونگگگگ!!!
گریه م بند نمیومد...دردم بیش از حد شده بود...
با تمام جونی که داشتم دوباره جیغ زدم: تهیووونـ...!
....!
سیاهی...نور....:)
:) 💔
فلوریا نیشخندی زد و با بی رحمی چاقو رو محکم از شکمم بیرون کشید...
خون...خون خودم پاشید روی صورتم و دست فلوریا...
بازم هیچی حس نمیکردم ولی یهو...با یه سرفه، خون بالا آوردم!!
چشمام درشت شده بود، دستمو جلوی دهنم گرفتم و بعد بهش نگاه کردم...اره همس خون بود!!!
دوباره خون بالا اوردم و چشمام سیاهی رفت... سرم گیج میرفت...صدا ها باهم مخلوط میشدن و به شکل فجیهی وارد گوشم میشدن...!
پاهام سست شد و افتادم روی زمین...
فلوریا و مین هیوک و وومین...با خنده های بلند از اینجا دور شدن....صدای خنده هاشون بدجوری ازارم میداد....
هر لحظه دردم بدتر میشد و بیشتر خون بالا میاوردم....تا جایی که دیگه...
دیگه احساس میکردم...دارم جون میدم:)
کم کم خاطراتم داشتن از جلوی چشمام رد میشدن... خاطراتم با تهیونگ...بچگیم...
دوباره عوق زدمم.....نهه تهیونگگگ!
داد زدم: تهیونگ! تهیونگگگگ!!!
صدام از درد جیغ مانند شده بود!: تهیونگگگگ تهیونگگگگگگ:) 💔
تهیونگگگگگ!!!! ته....تهیونگ! نههههه تهیونگگگگ!!!
گریه م بند نمیومد...دردم بیش از حد شده بود...
با تمام جونی که داشتم دوباره جیغ زدم: تهیووونـ...!
....!
سیاهی...نور....:)
:) 💔
- ۴.۳k
- ۰۵ آبان ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۴)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط