برای مدت طولانی قوی موندم

برای مدت طولانی قوی موندم
و سعی کردم هیچی رو به روی خودم نیارم
الان حس میکنم از پنج‌تا قاره گذشتم ،
اقیانوس‌ها رو شنا کردم ،
خشکی‌ها رو دویدم ، تموم این مسیر رو جنگیدم ، روزها و شب‌های سنگینی رو از سر گذروندم و حالا بخاطر خار کوچیکی که به انگشتم رفته
از پا در اومدم و دارم گریه میکنم!
دیدگاه ها (۰)

ما بیش از اندازه قوی بودیم؛مدام می شکستیم ، شکسته هایمان را ...

حتی قوی‌ترین و جدی‌ترین و مستقل‌ترینآدمی که می‌شناسی هم تهش ...

حال که از ساده‌ترین چیزها متاثر می‌شوی ،بسی رنج خواهی برد دو...

خـدا نکند این برچسبِ زودرنجی روی کسی بنشیند ؛دیگر هر تنشی ،ب...

پارت ۲آهی از کلافگی کشید هه‌سو : منم همینطور جوابی نداشتم تا...

پارت۴ نامی. آره چه خواهشی؟هیچی....... بیخیالنامی. بگو ببینم ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط