ما بیش از اندازه قوی بودیم

ما بیش از اندازه قوی بودیم؛
مدام می شکستیم ، شکسته هایمان را بند می زدیم و ادامه می دادیم ،
اشک می ریختیم ، اشک هایمان را خودمان با دستهای خودمان پاک می کردیم و دوباره با تمام جسارت ، روی پاهای خودمان می ایستادیم
ما بیش از اندازه قوی بودیم ، به کسی تکیه نمی دادیم ، با کسی از دردهایمان نمی گفتیم و از کسی کمک نمی خواستیم
ما به قیمت همین قوی بودن ، از پا در آمدیم!
قوی بودن را برای ما بد تعریف کرده بودند...



#نرگس_صرافیان_طوفان
دیدگاه ها (۰)

حتی قوی‌ترین و جدی‌ترین و مستقل‌ترینآدمی که می‌شناسی هم تهش ...

بسیار مهم است که بگذارید بعضی چیزها از بین بروندخودتان را از...

برای مدت طولانی قوی موندمو سعی کردم هیچی رو به روی خودم نیار...

حال که از ساده‌ترین چیزها متاثر می‌شوی ،بسی رنج خواهی برد دو...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط