یک نفر نی می زند در معبد تنهایی ام

یک نفر نی می زند در معبد تنهایی ام
یک نفر گم می شود در خنده ی شیدایی ام
روی موهایم هزاران یاس آبی رسته است
بعد ازین من هستم وافسانه ی رسوایی ام
چشمهای خیس شب در هی هی چوپان دل
می زند آهنگ اندوه من وتنهایی ام
این شب آخر که یلدا را سیه رو کرده است
خواب را پس می زند در نغمه ی لالایی ام
کاش فردا معنی امروز کشتن را نداشت
اهل امروزم ولی دیوانه ی فردایی ام
یک نفر نی می زند در غربت فردای من
آه از این نغمه واین رقص بی پروایی ام
باز از امروز تا فردا جنونی دیگر است
نغمه های گرم چوپان می کند لیلایی ام،،،
دیدگاه ها (۳)

خنده هایت نوید آزادیست تک تکش را کتاب خواهم کردچشم هایت مرا ...

❤❤.."گیسوانم موج موج و شانه هایت سنگ سنگ..موج را آغوش ِ سنگ ...

از تو دلگیرم و از دست خودم بیزارمامشب اندازه ی یک عمر شکایت ...

..لیلــیِ یکســره در قـافیــه پنهـــان شده ایتو خــداوند زمـ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط