ع҉ش҉ق҉ت҉و҉ ҉ب҉ه҉م҉ ҉ث҉ا҉ب҉ت҉ ҉ک҉ن҉
ع҉ش҉ق҉ت҉و҉ ҉ب҉ه҉م҉ ҉ث҉ا҉ب҉ت҉ ҉ک҉ن҉
Part3
اون دختر فوق العاده بود دقیقا تایپ ایده عالم بود یه دختر قشنگ و کیوت و بامزه
پرش زمانی به موقع رفتن
ات:هیسو تو زود تر برو من میخوام برم یه مغازه این نزدیکیا
هیسو:اوکی
از زبان ات:رفتم به اون مغازه که سی دی اهنگ هارو داشت رفتم یه سی دی گرفتم رفتم تو اتاق که درو چیزاش شیشه ایی بودن اهنگ و پخش کردم یه اهنگخیلی شاد بود منم نتونستم تحمل کنم چشامو بستم و خودم دادم دست اهنگ (منظورش اینه که رقصید و با صدای بلند اهنگ و خوند)از زبان کوک سوهی و جونگ هی رفتن منم رفتم به همون مغازه همیشگی که سی دی اهنگ داشت وقتی رفتم یه دختر داخل یه اتاقک کوچیک داشت با صدای بلند میخوند وقتی نگاهش کردم اون ات بود وای خداا چقدر بامزه شده بود 😂
از زبان ات :داشتم همسنجوری میرقصیدمو اهنگ میخوندم تا یکی زد به شیشه یه مرد بود گفت #یه کمی ارومتر
ات:به خودم اومد وای خداا اوبروم رفت همه داشتن نگام میکردن
همینجوری سی دی رو در اوردم و سر پایین داشتم میرفتم که به چیز سفت برخورد کردم وقتی سرمو اوردم بالا با کوک چشم تو چشم شدم همینجوری داشتم نگاش میکردم که به خودم اومدم و گفتم :ببخشید واقعا ببخشید کوک:عیبی نداری
ات :از کنارش رد شدم رفتم پیش این سی دی فروشه تا سی دی رو بخرم رفتم پیشش گفتم این کاسِت چند قیمته ؟
گفت:#۱۵ یورو (من واقعا نمیدونم پول کره ایی چیه همینجوری از خودم در اوردم )
ات:چیییی (با صدای بلند همه شنیدن )
نگا اینو رو اون ور کرد دوباره با صدای خیلی کم گفت چیی؟
مرده گفت :#فکر کنم گوشات ناشنوایی داره گفتم که ۱۵ یورو
ات :یه پوففف کرد و گفت اوکی
وقتی دست کرد تو جا پولش........
برای اولین بارر خماریی🚶♂🚶♂
حمایت فراموش نشه
Part3
اون دختر فوق العاده بود دقیقا تایپ ایده عالم بود یه دختر قشنگ و کیوت و بامزه
پرش زمانی به موقع رفتن
ات:هیسو تو زود تر برو من میخوام برم یه مغازه این نزدیکیا
هیسو:اوکی
از زبان ات:رفتم به اون مغازه که سی دی اهنگ هارو داشت رفتم یه سی دی گرفتم رفتم تو اتاق که درو چیزاش شیشه ایی بودن اهنگ و پخش کردم یه اهنگخیلی شاد بود منم نتونستم تحمل کنم چشامو بستم و خودم دادم دست اهنگ (منظورش اینه که رقصید و با صدای بلند اهنگ و خوند)از زبان کوک سوهی و جونگ هی رفتن منم رفتم به همون مغازه همیشگی که سی دی اهنگ داشت وقتی رفتم یه دختر داخل یه اتاقک کوچیک داشت با صدای بلند میخوند وقتی نگاهش کردم اون ات بود وای خداا چقدر بامزه شده بود 😂
از زبان ات :داشتم همسنجوری میرقصیدمو اهنگ میخوندم تا یکی زد به شیشه یه مرد بود گفت #یه کمی ارومتر
ات:به خودم اومد وای خداا اوبروم رفت همه داشتن نگام میکردن
همینجوری سی دی رو در اوردم و سر پایین داشتم میرفتم که به چیز سفت برخورد کردم وقتی سرمو اوردم بالا با کوک چشم تو چشم شدم همینجوری داشتم نگاش میکردم که به خودم اومدم و گفتم :ببخشید واقعا ببخشید کوک:عیبی نداری
ات :از کنارش رد شدم رفتم پیش این سی دی فروشه تا سی دی رو بخرم رفتم پیشش گفتم این کاسِت چند قیمته ؟
گفت:#۱۵ یورو (من واقعا نمیدونم پول کره ایی چیه همینجوری از خودم در اوردم )
ات:چیییی (با صدای بلند همه شنیدن )
نگا اینو رو اون ور کرد دوباره با صدای خیلی کم گفت چیی؟
مرده گفت :#فکر کنم گوشات ناشنوایی داره گفتم که ۱۵ یورو
ات :یه پوففف کرد و گفت اوکی
وقتی دست کرد تو جا پولش........
برای اولین بارر خماریی🚶♂🚶♂
حمایت فراموش نشه
۴.۱k
۰۳ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.