هر شب
هر شب
با آستینِ کاغذها پاک می کنم
حرف هایی را که قرار نبود
جز تو با کَسِ دیگری گریه کنم ..
حرف هایی که حالا
افتاده سرِ زبانِ قلم ها و
شعر به شعر فاش می کند مرا ..
کاش حرف های خیسم را
که روی این کاغذ و آن کاغذ
افتاده است
برداری و بگذاری روی شانه ات!
چشم هایم آنها را
فقط برای تو سروده اند ...
با آستینِ کاغذها پاک می کنم
حرف هایی را که قرار نبود
جز تو با کَسِ دیگری گریه کنم ..
حرف هایی که حالا
افتاده سرِ زبانِ قلم ها و
شعر به شعر فاش می کند مرا ..
کاش حرف های خیسم را
که روی این کاغذ و آن کاغذ
افتاده است
برداری و بگذاری روی شانه ات!
چشم هایم آنها را
فقط برای تو سروده اند ...
۲.۳k
۱۷ تیر ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.