ᵖᵃʳᵗ"⁹
ᵖᵃʳᵗ"⁹
همه پشماشون ریخته بود
این کی هکر شد؟
این پدصگ گالری هنری داشت
از اونجایی که مخم داشت اینا بیش از حد میداد بیخیالش شدم شام و خوردیم و ظرفارو جمع کردیم
بعد یک ساعت اعضا هم رفتن
°تهیونگ°
با اعضا برگشتیم خونه
لباسامونو عوض کردیم و رفتیم اتاقامون
رو تخت دراز کشیدم
همش به اون دختر فکر میکردم
هرکار میکردم نمی تونستم از ذهنم بیرونش کنم
انقدر بهش فکر کردم که نفهمیدم کی خوابم برد.....
°جین°
صبح بلند شدم و واسه خرسای خوابالو صبحونه درست کردم(عزیزان این فقط یه فیکه و صرفا جهت شوخی های خودمونی اعضا اینارو میگم که یه جنبه فان داشته باشه)رفتم بیدارشدن کردم اومدیم صبحونه خوردیم آماده شدیم و رفتیم کمپانی
بهمون گفتن باید برای طراحی لباس های موزیک ویدیو جدیدمون بریم اتاق پی دی نیم
اما چرا اونجا؟
رفتیم داخل اتاقش که یهو دیدیم ا/ت با دوتا از دوستاش هم اونجا هستن
پی دینیم :او سلام پسرا
قرار ا/ت و سارا و سارینا لباس هاتونو طراحی کنن
واییییی کابوسام شروع شدننننن
ا/ت:خب ما قبل از اینکه بیایم اینجا یسری لباس طراحی کردیم حالا شما نگاه کنید ببینید از کدوما خوشتون میاد
هوپی:وایییی همشون قشنگن انتخاب خیلی سخته
ته:اره انگار که بگن از بین مامان و بابات باید یکی رو انتخاب کنی
جین:خخخخ تشبیهتو دوست داشتم(با خنده)
نامی:پسرا نظرتون راجب این چیه؟
جیمین:عالیههههه چه طرح های قشنگی داره
ته:اره اسمشون چیه؟
سارا:ببینم؟
....عااااا اینا بته جغه و ترنجه
از معروف ترین و زیباترین طرح های ایرانی (مود:وقتی دختر عمت رشته نگارگری میره و توهم باهاش یاد میگیری😂😐)
ته:اهااا
°تهیونگ°
دقیقا بغلم وایساده بود به طور عجیبی قلبم تندتند میزد
هر لحظه احساس میکردم میخواد بترکه
ا/ت:سارا مامانت بهم پیام داده که چرا سارا جواب نمیده
سارا:مگه گوشی زنگ خورده؟
سارینا:والا من نشنیدم
ا/ت:سارا گوشیت خاموشه
سارا:ای وای دیشب یادم رفت بزنم به شارژ
گوشیتو بده یه زنگ بزنم
ا/ت:باشه......
همه پشماشون ریخته بود
این کی هکر شد؟
این پدصگ گالری هنری داشت
از اونجایی که مخم داشت اینا بیش از حد میداد بیخیالش شدم شام و خوردیم و ظرفارو جمع کردیم
بعد یک ساعت اعضا هم رفتن
°تهیونگ°
با اعضا برگشتیم خونه
لباسامونو عوض کردیم و رفتیم اتاقامون
رو تخت دراز کشیدم
همش به اون دختر فکر میکردم
هرکار میکردم نمی تونستم از ذهنم بیرونش کنم
انقدر بهش فکر کردم که نفهمیدم کی خوابم برد.....
°جین°
صبح بلند شدم و واسه خرسای خوابالو صبحونه درست کردم(عزیزان این فقط یه فیکه و صرفا جهت شوخی های خودمونی اعضا اینارو میگم که یه جنبه فان داشته باشه)رفتم بیدارشدن کردم اومدیم صبحونه خوردیم آماده شدیم و رفتیم کمپانی
بهمون گفتن باید برای طراحی لباس های موزیک ویدیو جدیدمون بریم اتاق پی دی نیم
اما چرا اونجا؟
رفتیم داخل اتاقش که یهو دیدیم ا/ت با دوتا از دوستاش هم اونجا هستن
پی دینیم :او سلام پسرا
قرار ا/ت و سارا و سارینا لباس هاتونو طراحی کنن
واییییی کابوسام شروع شدننننن
ا/ت:خب ما قبل از اینکه بیایم اینجا یسری لباس طراحی کردیم حالا شما نگاه کنید ببینید از کدوما خوشتون میاد
هوپی:وایییی همشون قشنگن انتخاب خیلی سخته
ته:اره انگار که بگن از بین مامان و بابات باید یکی رو انتخاب کنی
جین:خخخخ تشبیهتو دوست داشتم(با خنده)
نامی:پسرا نظرتون راجب این چیه؟
جیمین:عالیههههه چه طرح های قشنگی داره
ته:اره اسمشون چیه؟
سارا:ببینم؟
....عااااا اینا بته جغه و ترنجه
از معروف ترین و زیباترین طرح های ایرانی (مود:وقتی دختر عمت رشته نگارگری میره و توهم باهاش یاد میگیری😂😐)
ته:اهااا
°تهیونگ°
دقیقا بغلم وایساده بود به طور عجیبی قلبم تندتند میزد
هر لحظه احساس میکردم میخواد بترکه
ا/ت:سارا مامانت بهم پیام داده که چرا سارا جواب نمیده
سارا:مگه گوشی زنگ خورده؟
سارینا:والا من نشنیدم
ا/ت:سارا گوشیت خاموشه
سارا:ای وای دیشب یادم رفت بزنم به شارژ
گوشیتو بده یه زنگ بزنم
ا/ت:باشه......
۴.۴k
۲۱ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.