من از تو میمردم

«من از تو میمُردم
‏اما تو زندگانی من بودی
‏توبامن میرفتی
‏تو در من میخواندی
‏وقتی که من خیابان هارا
‏بی هیچ مقصدی می پیمودم
‏تو با من میرفتی
‏تو در من میخواندی
‏تو ازمیان نارون ها،گنجشک های عاشق را
‏به صبح پنجره دعوت می کردی
‏وقتی که شب مکرر میشد
‏وقتی که شب تمام نمیشد...»


#عشق
#فروغ_فرخزاد
دیدگاه ها (۲۴)

گرچه خلوت گرچه خسته گرچه بی سو و سراغخواب‌هایی در #قفس دیدیم...

دوست داشتن نیاز به پول ندارد. احتمالا اگر پولدار باشی می‌توا...

یک شب هم باید با هم بیدار بمانیم تا خود صبح . هی چشمهای تو پ...

تک پارتی درخواستی

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط