عاشقمباش Loveme
#عاشقم_باش #Love_me
#پارت_14
مرد1_بله قربان همینه خود خودشه خوبه?
مرد2 مکسی کرد و بعد گفت:
میدونی که من از دخترایی که دیر میکنن خوشم نمیاد
مرد1_قربان تروخدا...اینجا رو گم کرده بوده(دیوث دروغ گو)
مرد2_اما بنظر خوب میاد,منم نمیشناسمش پس فرد مشهوری نیست
مرد2_تو تو چی استعداد داری?
منم که به من و من افتاده بودم گفتم
_مَ..مَن تو رقص و بازیگری استعداد دارم یعنی زشتم بازیگری بوده اما هنوز فیلمی بازی نکردم(رشتش که خونده این بوده میدونید که برایه بازی کردن تو یه فیلم باید یا آشنا داشته باشید یا فوق خرشانس باشید که آشنا نداشته باشید و بتونید بعد رشتتون بازیگر بشیدو...)
مرد2_خب پس خوبه!کارمون راحت تر شد نگران درآمدتم نباش با هم به توافق میرسیم و دامد خوبی خواهی داشت
چیزی نگفتم و ساکت سر جام وایسادم
مرد1_قربان خودتون دختره رو بهشون معرفی میکنید?
(مثلا دیانا نمیدونه آقایه پارک همون چانه)
مرده2_تو کاری نکن من خودم همه کارا رو میکنم من منیجرشم نه تو فردا هم بیا چکت رو بگیر کارمون دیگه تموم شد
مرده1تعضیمی کرد و گفت:
_ممنونم قربان واقعا ممنونم
مرد2نگاهی به من کرد و گفت:
_فردا صبح ساعت هشت تویه دفتر من باش و بعد رفت
دی_باشه
(دی مخفف دیانا آ,آتنا ای,ایرین نی,نیلا چان,چانیول و... وقتی اینجور مینویسوم منظورم اینه)
و بعد از اونجا رفتم یعنی چی الان من دیگه کار پیدا کردم قراره چیکار کنم بازیگری با کی?(بدبخت نمیدونه باید نقش فِیک رابطشو بازی کنه)
نگاهی به ساعت کردم وای خاک تو سرم امروز ساعت 6:30با رایان قرار داشتم الانم ساعت 6 دیرم شدددددد بدو بدو از کمپانی زدم بیرون داشتم میدوییدم که برسم سر خیابونو تاکسی بگیرم که *بـــــــــــــــــوم*به یکنفر برخورد کردم آخ بلندی گفتم
دیانا_آخ فک کنم دماغم شکست
بعد با دستم گرفتمش(دماغشو) و اومدم عقب تا نگاهی به کسی که خوردم بهش بکنم هرکی هست خیلی درازه چون دو ساعت باید کلتو بالا بکنی تا اینکه بتونی چهرشو ببینی با همون سرو وضع و موهایه بهم ریختم رفتم عقبو کلمو بالا کردم تا ببینمش همون پسره چانیول بود
دیانا_اِ تویی عجله داشتم,داشتم میدویدم که خوردم بهت ببخشید
#پارت_14
مرد1_بله قربان همینه خود خودشه خوبه?
مرد2 مکسی کرد و بعد گفت:
میدونی که من از دخترایی که دیر میکنن خوشم نمیاد
مرد1_قربان تروخدا...اینجا رو گم کرده بوده(دیوث دروغ گو)
مرد2_اما بنظر خوب میاد,منم نمیشناسمش پس فرد مشهوری نیست
مرد2_تو تو چی استعداد داری?
منم که به من و من افتاده بودم گفتم
_مَ..مَن تو رقص و بازیگری استعداد دارم یعنی زشتم بازیگری بوده اما هنوز فیلمی بازی نکردم(رشتش که خونده این بوده میدونید که برایه بازی کردن تو یه فیلم باید یا آشنا داشته باشید یا فوق خرشانس باشید که آشنا نداشته باشید و بتونید بعد رشتتون بازیگر بشیدو...)
مرد2_خب پس خوبه!کارمون راحت تر شد نگران درآمدتم نباش با هم به توافق میرسیم و دامد خوبی خواهی داشت
چیزی نگفتم و ساکت سر جام وایسادم
مرد1_قربان خودتون دختره رو بهشون معرفی میکنید?
(مثلا دیانا نمیدونه آقایه پارک همون چانه)
مرده2_تو کاری نکن من خودم همه کارا رو میکنم من منیجرشم نه تو فردا هم بیا چکت رو بگیر کارمون دیگه تموم شد
مرده1تعضیمی کرد و گفت:
_ممنونم قربان واقعا ممنونم
مرد2نگاهی به من کرد و گفت:
_فردا صبح ساعت هشت تویه دفتر من باش و بعد رفت
دی_باشه
(دی مخفف دیانا آ,آتنا ای,ایرین نی,نیلا چان,چانیول و... وقتی اینجور مینویسوم منظورم اینه)
و بعد از اونجا رفتم یعنی چی الان من دیگه کار پیدا کردم قراره چیکار کنم بازیگری با کی?(بدبخت نمیدونه باید نقش فِیک رابطشو بازی کنه)
نگاهی به ساعت کردم وای خاک تو سرم امروز ساعت 6:30با رایان قرار داشتم الانم ساعت 6 دیرم شدددددد بدو بدو از کمپانی زدم بیرون داشتم میدوییدم که برسم سر خیابونو تاکسی بگیرم که *بـــــــــــــــــوم*به یکنفر برخورد کردم آخ بلندی گفتم
دیانا_آخ فک کنم دماغم شکست
بعد با دستم گرفتمش(دماغشو) و اومدم عقب تا نگاهی به کسی که خوردم بهش بکنم هرکی هست خیلی درازه چون دو ساعت باید کلتو بالا بکنی تا اینکه بتونی چهرشو ببینی با همون سرو وضع و موهایه بهم ریختم رفتم عقبو کلمو بالا کردم تا ببینمش همون پسره چانیول بود
دیانا_اِ تویی عجله داشتم,داشتم میدویدم که خوردم بهت ببخشید
- ۲.۸k
- ۲۳ فروردین ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط