امشب گله دارم ز تو ای حضرت دلدار
امشب گله دارم ز تو ای حضرت دلدار
دست از همه بردار و به من دل بده یکبار
هر بار که چشمم به کرامات شما بود
شادی دوسه "جو" دادی، غم را دوسه "خروار"
ای چشم تو خون ریز تر از خنجر چنگیز
ای هر مژهات لشکری از ارتش تاتار
ای خالق غمهای من ای شاهد رنجم
ای مدعی عهد و وفا عهد نگهدار
بند آمده راه نفسم رحم نداری؟
پا را زگلوگاه بجان آمده بردار
امشب که غمت چنگ زده حنجرهام را
دست از همه بردار و به من دل بده یکبار
دست از همه بردار و به من دل بده یکبار
هر بار که چشمم به کرامات شما بود
شادی دوسه "جو" دادی، غم را دوسه "خروار"
ای چشم تو خون ریز تر از خنجر چنگیز
ای هر مژهات لشکری از ارتش تاتار
ای خالق غمهای من ای شاهد رنجم
ای مدعی عهد و وفا عهد نگهدار
بند آمده راه نفسم رحم نداری؟
پا را زگلوگاه بجان آمده بردار
امشب که غمت چنگ زده حنجرهام را
دست از همه بردار و به من دل بده یکبار
۹۶.۹k
۲۴ بهمن ۱۳۹۹