عشق جنگی من

پارت 5
تق تق تق (صدای در)
دوباره برای گوشی ا/ت پیامک اومد
مرد :جایی برای فرار کردن نیست خانم ا/ت
_ا/ت فرار کن
+اگه قرار باشه تورو اینجا تنها نمیزارم
صدای در زدن بیشتر شد
_بدو فرار کن
+بیا باهم بریم
داشتن فرار میکردن تا کوک گفت
_وایسا
+چته
_میدونستم
+این چیه
_این ردیاب که لباست چسبیده بود اون میتونه هرجا که هستی ردت رو بزنه
+بندازش
_میخوام همین کارو بکنم
_امروز میریم آمریکا اونجا هرچی لباس کفش داری نیاز نیست برداری اونجا هست
+باش حالا چجور فرار کنیم ها
_اولن لباست خیلی بلنده کوتاهش
+من اینو گرون خریدم ها
_یکم کوتاهش کن یا کلا خودم لباس هرو جر میدم
+باشه باشه
_افرین لید..
_اهم اهم
_خانم ا/ت
+حالا شد
_بیا ماشین اومد بشین
_باش
فلش بک ب هیونجین*
هیونجین:قربان خونه ا/ت ترکیده چجوری ب دستش بیاریم
مرد :(این یکی دیگس) اشکال نداره حتما فرار کرده بلخره ب دستش میاریم
مرد :(این همون مردی که دنبال کوک و ا/ت بود) جرعتش رو داری (زد کشتش)
هیونجین :ارباب
مرد :اون برده ی منه پس بهتره شماها تو کارم دخالت نکنین
هیونجین:اون منو دست داره راحت میتونم بکشمش سمت خودم
مرد :او پس من اشتباه دیدیم که ا/ت باید می پسری داشت فرار می‌کرد ن
ویو هیونجین
شت نقشم خراب شد وایی خانم ا/ت هرجا با‌ی گیرت میارم من باید برنده ی این بازی بشم
مرد اگر میخوای ا/ت رو پیدا کنی باید زیر دست من باشی قول میدم حتی اون دختر التماست کنه
هیونجین :باشه قبوله
مرد :افرین
ویو کوک
رسیدیم ب فرودگاه اما اینجا یکی مشکوک میزد انگار یکی داشت مارو نگا می‌کرد یا من اشتباه دیدم
تا خواستیم سوار هواپیما بشیم.
_ا/ت صبر کن
+برا چی
_احساس میکنم یک چیز ب هواپیما وصل
+آره راست میگی نگا کن اونجا رو یک محوله است
_وایسا بزار برا اطمینان هواپیما پرواز کنه بعد اگر دیدم مشکلی نبود میرم توش
+چه باهوشی
_میدونم نگهابانا
نگهابانا :"بله ارباب
_پرواز کنه
نگهابانا :چشم قربان
+میگم توجه کردی یکی همش دنبالمون
_آره
+اون مرده نگاش کن
_کوک یک تیر خالی کرد تو سرش
+خوب زدی
که......