عشق جنگی من
پارت 6
که....
_وایسا کجا میری
+سوار هواپیما
_برو خطر رفع شد
+هه تا کار دست خودت ندی کرم درونت نمیخوابه
_من کرم درون هرموقع بله رو ب من بگی میخوابه
+نمیخوام بگم مگه زوره
_خیلی هم زوره
+ههه زندگی
_برو سوار شو تا کار دستت ندادم
+چه کاری
_پاهات رو دوس داری
+نه
_پس خوبه قراره از دستشون بدی (رفت)
+هی منحرف وایسا
_با پاهات خدافظی کن
+من هنو پاهام رو نیاز دارم ها
_خو پس بهتره خوب ازشون استفاده کنی
+اگر مردم رو سنگ قبرم بنویس بخاطر آقای جعون جونگ کوک که خیلی رو اعصابش بود مرد
_چشم لیدی
+بخدا میکشمت
_جرعت داری
+خیلیم دارم
_میبینیم حالا بیا سوار شو
+وایسا خو اومدم
و نشستن
+هه چغدر خسته شدم
_هنو کار داریم ها
+چ.. ه.. چه کاری
_زود منحرف نشو میخوام بگم که درمورد مادرت
+خوب خداروشکر باشه بپرس
_یکم مشکوک نمیزنه میدونی روزس که مادرت مرد تو گم شدی درست
+اوهوم
_میشه بپرسم دقیقا یادت میاد اونا کی بودن
+ببین روزی که مادرم مرد منو دزدین اون موقع من با بابام رفته بودم بیرون و مامانم توی خونه بود وقتی که برگشتیم دیدم که مرده بعدا بابام بهم گفتش که بمونم خونه تا ن برگردم من موندم ولی بعدش
فلش بک ب اون زمان
پدر ا/ت :دخترم تو اینجا بمون من زود برمیگردم
+هق هق چشم هق
چند دقیقه بعد
+مامانی
مرد :دالی عزیزم میای باهم بریم بگردیم هومم
+بلم کن
مرد :دیگه داری زیاد روی میکنی
+ن نکن اخخخخخ
مرد :بیهوشش کنینن
+نه ولم تن
_هوممم پس زندگیت سخت بوده
+زندگی خودش خودشو ضالم کرد ن ما
_دست ا/ت رو گرفت
_ببین درکت میکنم پس بهتره بهم اعتماد کنی
+باشه
که....
_وایسا کجا میری
+سوار هواپیما
_برو خطر رفع شد
+هه تا کار دست خودت ندی کرم درونت نمیخوابه
_من کرم درون هرموقع بله رو ب من بگی میخوابه
+نمیخوام بگم مگه زوره
_خیلی هم زوره
+ههه زندگی
_برو سوار شو تا کار دستت ندادم
+چه کاری
_پاهات رو دوس داری
+نه
_پس خوبه قراره از دستشون بدی (رفت)
+هی منحرف وایسا
_با پاهات خدافظی کن
+من هنو پاهام رو نیاز دارم ها
_خو پس بهتره خوب ازشون استفاده کنی
+اگر مردم رو سنگ قبرم بنویس بخاطر آقای جعون جونگ کوک که خیلی رو اعصابش بود مرد
_چشم لیدی
+بخدا میکشمت
_جرعت داری
+خیلیم دارم
_میبینیم حالا بیا سوار شو
+وایسا خو اومدم
و نشستن
+هه چغدر خسته شدم
_هنو کار داریم ها
+چ.. ه.. چه کاری
_زود منحرف نشو میخوام بگم که درمورد مادرت
+خوب خداروشکر باشه بپرس
_یکم مشکوک نمیزنه میدونی روزس که مادرت مرد تو گم شدی درست
+اوهوم
_میشه بپرسم دقیقا یادت میاد اونا کی بودن
+ببین روزی که مادرم مرد منو دزدین اون موقع من با بابام رفته بودم بیرون و مامانم توی خونه بود وقتی که برگشتیم دیدم که مرده بعدا بابام بهم گفتش که بمونم خونه تا ن برگردم من موندم ولی بعدش
فلش بک ب اون زمان
پدر ا/ت :دخترم تو اینجا بمون من زود برمیگردم
+هق هق چشم هق
چند دقیقه بعد
+مامانی
مرد :دالی عزیزم میای باهم بریم بگردیم هومم
+بلم کن
مرد :دیگه داری زیاد روی میکنی
+ن نکن اخخخخخ
مرد :بیهوشش کنینن
+نه ولم تن
_هوممم پس زندگیت سخت بوده
+زندگی خودش خودشو ضالم کرد ن ما
_دست ا/ت رو گرفت
_ببین درکت میکنم پس بهتره بهم اعتماد کنی
+باشه
۴.۵k
۲۱ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.