وقتی میگفتم حاج آقا من محبت پدر و مادر ندیدهام مین
🌷وقتی میگفتم حاج آقا من محبت پدر و مادر ندیدهام. مینشست و سرم را میگذاشت روی سینهاش و نوازشم میکرد میگفت: چشمهایت را ببند فرض کن سرت را روی سینه پدرت گذاشتهای. هر چه دوست داری گریه کن.
🌷بعد شروع میکرد به نصیحت.
- همه مشکلات دارند .خانم بعضی پدر ندارند. بعضی مادر ندارند. بعضی اینها را دارند. و مشکلات دیگری جلو پایشان است. گذشته ها گذشته. الحمدلله که بچههای خوبی داری و خوب هم تربیتشان کردهای.
✍روایت: بیست و هفتم
📖 کتاب: نورعلی
نیم نگاهی به زندگی و اوجبندگی
"سردار شهید نورعلی شوشتری"
#دهه_کرامت
#با_شهدا_گم_نمی_شویم
╭🌹
╰┈➤ @Sedaye_Enghelab
🌷بعد شروع میکرد به نصیحت.
- همه مشکلات دارند .خانم بعضی پدر ندارند. بعضی مادر ندارند. بعضی اینها را دارند. و مشکلات دیگری جلو پایشان است. گذشته ها گذشته. الحمدلله که بچههای خوبی داری و خوب هم تربیتشان کردهای.
✍روایت: بیست و هفتم
📖 کتاب: نورعلی
نیم نگاهی به زندگی و اوجبندگی
"سردار شهید نورعلی شوشتری"
#دهه_کرامت
#با_شهدا_گم_نمی_شویم
╭🌹
╰┈➤ @Sedaye_Enghelab
- ۱.۲k
- ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط