لمس دستان قشنگت همچنان یک آرزوست
لمس دستان قشنگت ، همچنان یک آرزوست
خانه ی این دل خراب و بند بر یک تار موست
کو کجایی، در کجای شهر پنهان گشته ای؟
ای که بی تو غم شده هم خانه ام ،مانند دوست
من همانم آن پرستو ، خسته بال و بی نفس
پر گشایم ،من به عشقت جسته ام از این قفس
من تمام کوچه های شهر را پر میزنم
تا بیابم رد پایی از تو ای ، همچون نفس
طرح چشمان قشنگت ،در دل و جان من است
گر نباشی خانه نه! این کلبه زندان من است
من تمام تار و پودم با تو معنا میشود
گوشه ی چشمی نما ، عشق تو پایان من است!!
خانه ی این دل خراب و بند بر یک تار موست
کو کجایی، در کجای شهر پنهان گشته ای؟
ای که بی تو غم شده هم خانه ام ،مانند دوست
من همانم آن پرستو ، خسته بال و بی نفس
پر گشایم ،من به عشقت جسته ام از این قفس
من تمام کوچه های شهر را پر میزنم
تا بیابم رد پایی از تو ای ، همچون نفس
طرح چشمان قشنگت ،در دل و جان من است
گر نباشی خانه نه! این کلبه زندان من است
من تمام تار و پودم با تو معنا میشود
گوشه ی چشمی نما ، عشق تو پایان من است!!
- ۷۶۷
- ۱۵ فروردین ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط