بی تو اینجا گذر ثانیه ها آسان نیست

بی تو اینجا گذرِ ثانیه ها آسان نیست
زیر باران تو نباشی به خدا آسان نیست

آستین را زده بالا دلِ من بعد از تو
خواستگاریِ جنون برده مرا...آسان نیست

سرنوشت و ته فنجان چه موافق شده اند
شک و تردید به این حُکم و قضا آسان نیست

حجمِ شُش های غزل پر شده از خاطره ات
چه کنم ؟ بازدمِ عطر و هوا آسان نیست

شده دل مُضطر و گلهای اجابت نشکفت
سالها خیره به گلدان دعا آسان نیست

دیر وقتی است شبم آیینه ی بیداری است
چشم هایی شده از خواب جدا ...آسان نیست !!
دیدگاه ها (۱)

لمس دستان قشنگت ، همچنان یک آرزوستخانه ی این دل خراب و ...

شدہ ام دور ز آ غوش تو امشب یارمچہ ڪنم از غم مهجورے تو بیدارم...

دلم آغوش میخواهد...ولی...بی کینه وساده...پرازتشویش میخواهد.....

می روم از دل سنگت، نفسی تازه کنیتا جهان را به بلندای خود اند...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط