♟️red killer♟️
♟️red killer♟️
♠️تک پارتی ♠️
در خونه رو باز کرد حالا قامت بلند و سیاه اش جلوی تن لش
اون مرتیکه بود ،چاقوی تیزوترس ناکش و بالابرد و
وارد .شکم بزرگ اون عوضی کرد .
با التماس دادمیزد و کمک میخواست اما کسی صداش
را نمی شنید و این باعث بیشتر شدن پوز خند اون میشد .
آخرین ضربه رو که زد با جنازه اون عوضی که حالا خونی و
لجن روده اش پرشده بود مواجه شد .
با تنفر بهش نگاه میکردو میخندید سایه سیاهش روی دیوار
از اون یه هیولا ساخته بود .
نگاهش به چاقوی خونی اش افتاد و با لباس اون
هان بچ پاکش کردو اون و توی جیبش گزاشت .
یه عکس ازش گرفت و سیگارش و چاق کردو بعد خاموش شده توی قلب پاره پاره اون فرو کرد
از خانه تحول آور و انگیز او بیرون زد
و در تاریکی شب مانند شبح محو شد .
دل.گون.
ببخشید بد شد
لایک و فالو یاد تون نره
♠️تک پارتی ♠️
در خونه رو باز کرد حالا قامت بلند و سیاه اش جلوی تن لش
اون مرتیکه بود ،چاقوی تیزوترس ناکش و بالابرد و
وارد .شکم بزرگ اون عوضی کرد .
با التماس دادمیزد و کمک میخواست اما کسی صداش
را نمی شنید و این باعث بیشتر شدن پوز خند اون میشد .
آخرین ضربه رو که زد با جنازه اون عوضی که حالا خونی و
لجن روده اش پرشده بود مواجه شد .
با تنفر بهش نگاه میکردو میخندید سایه سیاهش روی دیوار
از اون یه هیولا ساخته بود .
نگاهش به چاقوی خونی اش افتاد و با لباس اون
هان بچ پاکش کردو اون و توی جیبش گزاشت .
یه عکس ازش گرفت و سیگارش و چاق کردو بعد خاموش شده توی قلب پاره پاره اون فرو کرد
از خانه تحول آور و انگیز او بیرون زد
و در تاریکی شب مانند شبح محو شد .
دل.گون.
ببخشید بد شد
لایک و فالو یاد تون نره
۷.۷k
۲۸ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.