دلم ساعتی می خواهد که مانده باشد روی ساعت های باتو بودن

دلم ساعتی می خواهد ,که مانده باشد روی ساعت های باتو بودن.......سهم من از با تو بودن شکستن بود، از قلبت به من کوله باری از غمها رسید
از قلبت به من لحظه هایی رسید مثل این لحظه که همچنان اشک میریزم از اینکه دیگر نیستی
، و زندگی آنقدر بی خیال است که جان مرا نمیگیرد
عشق هرگز نمیمیرد و تو هیچگاه دوباره نمی آیی
امروز میگذرد و تو هیچگاه مرا نمیخواهی، دیروز گذشت و من تو را فردا هم نخواهم دید
پس چه فایده دارد با نفسها رفتن، با آه کشیدن ماندن
بمانم که بسوزم، یا نمانم که چشم به نبودنت بدوزم؟
خشکیده تر از آنم که کویر باشم، گرفته تر از آنم که ابری باشم
دلم گرفته ,ای خدا، امروزرامیگذرانم تا بگذرد، تا فقط تمام شود، شاید فردا به اعتقاد این دل خوش خیال تو را ببینم
هر چه به این دل میگویم بی خیال، دلم به خواب رفته در خیال این آرزوی محال
دلم گرفته از تو و این دنیای بی حیا، از توکه رفتی و از دنیایی که تو را بی وفا کرد، تنها غم نبودنت را سهم این دل بی گناه کرد، اگر مثل سنگ هم بودم میشکستم، و اینک شکسته ام و حبابی هستم در هوای دل گرفته ی این عالم....!!!
دیدگاه ها (۱۸)

ﺳــﻼﻣــﺘـــﯽِ ﺍﻭﻧﺎﯾــﯽ ﮐــﻪ ﺑــﺪِ ﻣـﺎﺭﻭ ﮔـــُــفتنﻣـﺎ ﺧـﻮﺑـﺸ...

..بیدارشوتوچرادلت برای من تنگ نمیشود؟!!چندسال نوری انتظاربکش...

دو نقطه‌ی کوچک و یک نیم‌خطبا یک ستاره‌ی کم‌نور,سهمی نمادین ب...

نگذار دروغ بگویم #خوبم !آنوقت خیالت راحت میشود و من تنهـاتر ...

بهرام:ای امام حسین…دل من خسته است، پر از درد و زخم.چه کنم با...

مرگ

#غمنامه‌ای‌برای‌طُ...گاهی شعر میخوانم ولی چه سود در خاطرم نم...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط