فیک یونگی
p58
>خب هم اکنون میخوام برنده رو اعلام کنیم......خب برنده ما کسی نیست جز کاپل امیالمون مین یونگی و پارک ا.ت از بی تی اسسسسسسسس
همه از جاشون بلند شدن و شروع کردن به تشویق و اعضا هم بلند شدن شروع کردن تشویق
ا.ت: وای خدا ووهه به کنار ما الان چیکار کنیم
نامی: بابا شما خیلی زحمت کشیدید پاشید برید رو سن دیگه
یونگی: بریم ا.ت
ات: نامی ما کات کردیم به نظرت بگیم اونجا؟
قبل از اینکه نامجون چیزی بگه یونگی ا.ت رو کشوند یه گوشه
یونگی: ما کی کات کردیم؟چرا من خبر دار نشدم؟
ا.ت: اتفاقا خودت شروه کردی الانم تازه خود من خبر دار شدم
یونگی: چرتتتت نگو ا.ت دیوونه گفتم که ببخشید گفتم که....
ا.ت: ببند دهنتو آقای مین یونگی....منو تو غیر از همکار چیزی نیستم
یونگی: هه همکار
ا.ت: اره همکار حالا هم پاشو بریم رو سن مردم
ا.ت راه افتاد و یونگی دستشو کشید سمتش و نگاهش انداخت پایین
یونگی: حد اقل میشه اونجا بخاطر هیتا چیزی نگیم از اینکه چه اتفاقی افتاده و ما چرا فقط...همکاریم؟
ا.ت: ..........باشه
یونگی دست ا.ت رو گرفت و جفتشون رفتن رو سن
>تبریک میگبم شما امسال برنده مراسم ما هستید
مجری جام رو به یونگی داد و ا.ت رو فرستاد برای سخرانی
ا.ت: سلام و خسته نباشید خب امسال در اعضا تلاش بسیار زیادی کردیم اما ما به پاریس رفتیم و نتها در کنار کارمون تجربه های زیادی کسب کردیم اونجا بسیار زیبا بود و کمک کرد که فشار کاری رومون کمتر شه ممنون از شما ارمیا ما بخاطر شما تونستیم برنده شیم
>بله کاملا درسته اقای مین یونگی شما صحبتی دارید؟
یونگی: عوم خب اول سلام و تشکر دارم از همه و همونجور که خانوم پارک گفتن ما بخاطر ارمیا جایزه رو گرفتیم و در واقع مطعلق به اوناست
>بله لطفا تشویق کنید......خب شما زوج جذاب و کیوت امسال هستید یکم درمورد رابطتون صحبت کنید
یونگی: خب ما عاشق همیم و هر انسانی گاهی اشتباه میکنه ولی مهم اینه که عشق دلیل اعتماده ...توی مسیر سختی بسیاری هست و انسان آسیب میبینه ولی باید بدونه که عشق پایداره
>اووو ا.ت شی حسودیم شد
ا.ت: (لبخند کوتاه)
مردم ا.ت و یونگی رو تشویق کردن و اونا به سمت اتاق پرو رفتن برا اجرای یک ساعت دیگشون
نشستن جلو هم و شروع کردن تمرین...هیچ کدوم حرفی نمیزدن تا اینکه.....
#فیک
#سناریو
#یونگی
#شوگا
>خب هم اکنون میخوام برنده رو اعلام کنیم......خب برنده ما کسی نیست جز کاپل امیالمون مین یونگی و پارک ا.ت از بی تی اسسسسسسسس
همه از جاشون بلند شدن و شروع کردن به تشویق و اعضا هم بلند شدن شروع کردن تشویق
ا.ت: وای خدا ووهه به کنار ما الان چیکار کنیم
نامی: بابا شما خیلی زحمت کشیدید پاشید برید رو سن دیگه
یونگی: بریم ا.ت
ات: نامی ما کات کردیم به نظرت بگیم اونجا؟
قبل از اینکه نامجون چیزی بگه یونگی ا.ت رو کشوند یه گوشه
یونگی: ما کی کات کردیم؟چرا من خبر دار نشدم؟
ا.ت: اتفاقا خودت شروه کردی الانم تازه خود من خبر دار شدم
یونگی: چرتتتت نگو ا.ت دیوونه گفتم که ببخشید گفتم که....
ا.ت: ببند دهنتو آقای مین یونگی....منو تو غیر از همکار چیزی نیستم
یونگی: هه همکار
ا.ت: اره همکار حالا هم پاشو بریم رو سن مردم
ا.ت راه افتاد و یونگی دستشو کشید سمتش و نگاهش انداخت پایین
یونگی: حد اقل میشه اونجا بخاطر هیتا چیزی نگیم از اینکه چه اتفاقی افتاده و ما چرا فقط...همکاریم؟
ا.ت: ..........باشه
یونگی دست ا.ت رو گرفت و جفتشون رفتن رو سن
>تبریک میگبم شما امسال برنده مراسم ما هستید
مجری جام رو به یونگی داد و ا.ت رو فرستاد برای سخرانی
ا.ت: سلام و خسته نباشید خب امسال در اعضا تلاش بسیار زیادی کردیم اما ما به پاریس رفتیم و نتها در کنار کارمون تجربه های زیادی کسب کردیم اونجا بسیار زیبا بود و کمک کرد که فشار کاری رومون کمتر شه ممنون از شما ارمیا ما بخاطر شما تونستیم برنده شیم
>بله کاملا درسته اقای مین یونگی شما صحبتی دارید؟
یونگی: عوم خب اول سلام و تشکر دارم از همه و همونجور که خانوم پارک گفتن ما بخاطر ارمیا جایزه رو گرفتیم و در واقع مطعلق به اوناست
>بله لطفا تشویق کنید......خب شما زوج جذاب و کیوت امسال هستید یکم درمورد رابطتون صحبت کنید
یونگی: خب ما عاشق همیم و هر انسانی گاهی اشتباه میکنه ولی مهم اینه که عشق دلیل اعتماده ...توی مسیر سختی بسیاری هست و انسان آسیب میبینه ولی باید بدونه که عشق پایداره
>اووو ا.ت شی حسودیم شد
ا.ت: (لبخند کوتاه)
مردم ا.ت و یونگی رو تشویق کردن و اونا به سمت اتاق پرو رفتن برا اجرای یک ساعت دیگشون
نشستن جلو هم و شروع کردن تمرین...هیچ کدوم حرفی نمیزدن تا اینکه.....
#فیک
#سناریو
#یونگی
#شوگا
۱۶.۴k
۱۲ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۴۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.