چند روز پیش تو کلاس قرآن یکی از دوستان از این مانتو های پ

چند روز پیش تو کلاس قرآن یکی از دوستان از این مانتو های پشت نویسی شده پوشیده بود.گفتن آقا هرکی زبان بلده بیاد ببینه چی نوشته.من رفتم جلو.بعد خوندنش تنها کاری که تونستم بکنم این بود که فقط از اون اتاق برم بیرون.احساس میکردم عین اون استیکر تلگرام صورتم قرمز شده و مث کارتونا از تو کلم دود میاد بیرون.اون جملات به حدی وقیح، دور از شان اسلام و یه دختر مسلمون ایرانی بودن که دوست داشتم همون لحظه کله اونی که اینارو اون پشت نوشته و اونی که بدون تحقیق و دونستن معنیش خریده، با هم بکوبم لب جوب.......
بعد اینکه اروم شدم رفتم تو و بهش گفتم:(رفتی خونه هیچ کار نکن.فقط درش بیار مستقیم بندازش تو سطل زباله)
اقا جون یه خواهش خواهرانه از همتون دارم.لطفا از اینا نخرین.یا اگه میخواین بخرین حداقل بفهمین که چی میخرین.بابا شاید اون پشت یه فهش به خودتون نوشته باشن.
تازه اون شخص امروز زنگ زد ازم تشکر کرد و گف اگه تو بهم نمیگفتی، شاید 100 سال دیگه هم نیگا نمیکردم ببینم معنیش چیه...
دیدگاه ها (۶)

ساده پوش ها همیشه باوقار ترند...

#شهید#شهدا

#حجاب#فرانسه#ملکه_حجاب

*این پست مخاطب خاصی نداره.چون قشنگه میذارم...دیدمت لرزید دست...

جیمین فیک زندگی پارت ۸۸#ویوجیمین ات داشت یا مدیر حرف میزد و ...

---"صدای بی‌اجازه" قسمت سی‌ام – دفتر سوخته، آهنگ‌های منجونک...

پارت دوم شب تاریک

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط