✨ این جنگ هم تمام شد
✨ این جنگ هم تمام شد
ای کاش فقط یادمان نرود...
پیام های تبریک و شادباش سقوط گروهک تروریستی داعش و فتح الفتوح مردان خدا به هر نحو و با هر کلام و ادبیاتی دارد دست به دست ، گوشی به گوشی ٬ دهان به دهان و گوش به گوش می چرخد.
ای کاش در این هیاهو، در این چرخیدن ها، در این نقل قول ها در این شاد باش ها و در این روز ها فراموش نکنیم و یادمان نرود.
شب هایی که ما در خواب ناز به سر می بردیم و همسر و مادران مدافع حرم تسبیح به دست ذکر می گفتند تا دلشان آرام شود، تا صبح شود و شب شود و این دوری تمام شود.
یادمان باشد روزهایی که ما خوش بودیم و درگیر روزمرگی هایمان مثلاً رنگ سال، شب یلدا ،سالگرد عقد ، جشن سیسمونی وجشن زایمان و هزار و یک بازی دیگر، مادران و همسران و فرزندان مدافع حرم گوشه گوشه دلشان خالی بود از نبود عزیزشان.
یادمان نرود عیدهایی که ما در کنار خانواده و فامیل مان پسته و فندق را میشکستیم و صدای قهقهه مان تا هفت خانه آن طرف تر هم میرفت ، مادر و همسر و فرزند مدافع حرم غم بی خبری از عزیزشان خنده را از لب هایشان دزدیده بود.
یادمان نرود نیمه شب هایی که فرزندان کوچک شان با گریه از خواب بیدار میشدند و از میان هق هق صدای بی نفس و بی جان بچه فقط بابا ، بابا بود و این گریه تا ساعت ها ادامه داشت تا دوباره از هوش برود و بخوابد.
یادمان نرود بچه های شیرخواره ای که بابا گفتن شان را پدر نشنید و رفت.
یادمان نرود نوزادانی را که هنوز چشم به دنیا باز نکرده پدرهایشان چشمهایشان را برای همیشه بستند.
یادمان نرود صدای لرزان مادران و همسرانی که زیر لب چهار قل میخواندند و آیت الکرسی که فقط خبری از زنده بودن عزیزشان برایشان برسد.
یادمان نرود که با هر صدای تلفن و موبایل و زنگ در خانه ای بند بند دلشان پاره میشد که ای وای نکند اتفاقی افتاده.
یادمان نرود....گریه های علی حججی را، بهانه گیری علی اکبر نوری بی قراری فاطمه و ریحانه کاظمی را، دلتنگی زهرا شاهسنایی را، بغض محمد مهدی خیزاب وحسین انصاری را، چشمان اشکبار فاطمه محمدی را و....
اصلا دیگر یادم رفته است، این یادم نرود ها چقدر زیاد است.
هیچ کس جای هیچ کس نیست. هیچکس نمی تواند یک لحظه خودش را جای شما را بگذارد، چه برسد به درک کردن. چه برسد به ادعاهای قشنگ قشنگ داشتن. آن وقت عدهای از راه رسیده و نرسیده که نمی دانند اصلا خون چه رنگ است قلم دست میگیرند و میکروفون به دست حرف های بی سر و ته میزنند.
خانواده مدافعان حرم و خانواده شهدای مدافع حرم این جنگ هم تمام شد مثل جنگ های قبلی...مثل جنگ هشت ساله دفاع مقدس. اما، روسیاهی اش ماند برای آنهایی که با حرف های صد من یه غازشان دل شما را آزردند.
این تبریک مخصوص شماست...ویژه شماست.
ای کاش فقط یادمان نرود...
پیام های تبریک و شادباش سقوط گروهک تروریستی داعش و فتح الفتوح مردان خدا به هر نحو و با هر کلام و ادبیاتی دارد دست به دست ، گوشی به گوشی ٬ دهان به دهان و گوش به گوش می چرخد.
ای کاش در این هیاهو، در این چرخیدن ها، در این نقل قول ها در این شاد باش ها و در این روز ها فراموش نکنیم و یادمان نرود.
شب هایی که ما در خواب ناز به سر می بردیم و همسر و مادران مدافع حرم تسبیح به دست ذکر می گفتند تا دلشان آرام شود، تا صبح شود و شب شود و این دوری تمام شود.
یادمان باشد روزهایی که ما خوش بودیم و درگیر روزمرگی هایمان مثلاً رنگ سال، شب یلدا ،سالگرد عقد ، جشن سیسمونی وجشن زایمان و هزار و یک بازی دیگر، مادران و همسران و فرزندان مدافع حرم گوشه گوشه دلشان خالی بود از نبود عزیزشان.
یادمان نرود عیدهایی که ما در کنار خانواده و فامیل مان پسته و فندق را میشکستیم و صدای قهقهه مان تا هفت خانه آن طرف تر هم میرفت ، مادر و همسر و فرزند مدافع حرم غم بی خبری از عزیزشان خنده را از لب هایشان دزدیده بود.
یادمان نرود نیمه شب هایی که فرزندان کوچک شان با گریه از خواب بیدار میشدند و از میان هق هق صدای بی نفس و بی جان بچه فقط بابا ، بابا بود و این گریه تا ساعت ها ادامه داشت تا دوباره از هوش برود و بخوابد.
یادمان نرود بچه های شیرخواره ای که بابا گفتن شان را پدر نشنید و رفت.
یادمان نرود نوزادانی را که هنوز چشم به دنیا باز نکرده پدرهایشان چشمهایشان را برای همیشه بستند.
یادمان نرود صدای لرزان مادران و همسرانی که زیر لب چهار قل میخواندند و آیت الکرسی که فقط خبری از زنده بودن عزیزشان برایشان برسد.
یادمان نرود که با هر صدای تلفن و موبایل و زنگ در خانه ای بند بند دلشان پاره میشد که ای وای نکند اتفاقی افتاده.
یادمان نرود....گریه های علی حججی را، بهانه گیری علی اکبر نوری بی قراری فاطمه و ریحانه کاظمی را، دلتنگی زهرا شاهسنایی را، بغض محمد مهدی خیزاب وحسین انصاری را، چشمان اشکبار فاطمه محمدی را و....
اصلا دیگر یادم رفته است، این یادم نرود ها چقدر زیاد است.
هیچ کس جای هیچ کس نیست. هیچکس نمی تواند یک لحظه خودش را جای شما را بگذارد، چه برسد به درک کردن. چه برسد به ادعاهای قشنگ قشنگ داشتن. آن وقت عدهای از راه رسیده و نرسیده که نمی دانند اصلا خون چه رنگ است قلم دست میگیرند و میکروفون به دست حرف های بی سر و ته میزنند.
خانواده مدافعان حرم و خانواده شهدای مدافع حرم این جنگ هم تمام شد مثل جنگ های قبلی...مثل جنگ هشت ساله دفاع مقدس. اما، روسیاهی اش ماند برای آنهایی که با حرف های صد من یه غازشان دل شما را آزردند.
این تبریک مخصوص شماست...ویژه شماست.
۴.۹k
۰۳ آذر ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.