نمی از جذبهی چشم تو به دریا برسد

نَمی از جذبه‌ی چشم تو به دریا برسد
عمر این قوم بعید است به فردا برسد

از منِ سوخته‌دل روی بگردان، بگذار
بخشی از پیرهنت هم به زلیخا برسد

منِ بی‌مایه کجا؟ یوسف حُسن تو کجا؟
راضی‌ام از تو به من سهمِ تماشا برسد

نعمت همدم و هم‌صحبت عیسی بودن
گاه لطفی‌ست که شاید به یهودا برسد

بعد از آن روز که موی تو رها شد در باد
گردنت -گرد جنونی- که به هرجا برسد

حسین_زحمتکش
دیدگاه ها (۰)

رمان من اشتباه نویسنده ملیکا ملازاده پارت سی و یک

رمان من اشتباه نویسنده ملیکا ملازاده پارت سی و یک

#سلام_فرمانده

رمان من اشتباه پارت سی

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط