me part 2پارت دوم

وقتی بچه بودم که هیچی وقتی هم که خواهرم به دنیا امد پدر و مادرم یکم به خودشون امدن و فهمیدن اوا دو تا بچه هم دارن توی این زندگی کثیف😐 ولی خیلی بهتر شدن وقتی خواهرم بزرگتر شد چون خیلی پرنسا خواهرم رو دوست داشتن پرنسا هم بعدش براشون عادی شد 😞😒 و امسال از هم طلاق گرفتن پدر و مادر من از اول زندگی شون طلاق عاطفی گرفته بودن 😐 این چند هفته نبودم چون حالم خیلی بد بود 😢
هیچ وقت بهم گیر ندادن :| 😢
هیچ وقت نگفتن چرا لباست اینقدر بازه 😭
.... ادامه



....
دیدگاه ها (۶)

me part 5 پارت پنجم

وانتونز

me part 1 پارت اول

me part 3

🔴 حکایت دو مداد سیاهاز دو مرد دو خاطره متفاوت از گم شدن مداد...

#شب_خاص Part 25 بله پدرویو ت...

P¹⁷باهم از هتل امدیم بیروناول رفتیم به یه پاساژ که معلوم بود...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط