مرا ببر آنجا که

مرا ببر آنجا که
تو باشی

من باشم

و هیچ اثری از پای رفتن نباشد.
دیدگاه ها (۴)

من با تُوزنده هستمتو جانجانی ای یار

‏عاشقانه فقط اون جاش که توو اوج عصبانیت بهت میگه: "تو متوجه ...

از کسی شکوه ندارم که بد آمد فالمگله ای نیست من از بخت خودم م...

آمدم عاشق شوم اما دگر یاری نبودبی ثمر گشتم جهان را چونکه دلد...

میگه که:بند زده پای مرا ، گیسوی زنجیریِ تومیکشدم ، میکشدم ، ...

تو آمدی ز دورها و دورهاز سرزمین عطرها و نورهانشانده ای مرا ک...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط